۱۳۹۴/۰۳/۰۹

ز تو می سرایم ای مسیح . . . ا


قدرت تمرکز: پــر Feather

سبک و خرد یا سنگین و کلان بودنِ فیزیکی تأثیر آن چنانی در رویدادهای عالم هستی ندارد. مهم آن آست که ما کجا قرار بگیریم و تمرکز لازم و مناسب با اون جایگاه را داشته باشیم. هرچه سبک تر باشیم، باز هم می توانیم همانند و هم وزن سنگین ترین وزنه ها در عالم اثرگذار باشیم. هنر این بانوی فرزانه دیدنی و لذت بردنی است!؟

The Power of Concentration


۱۳۹۴/۰۳/۰۸

پدر آسمانی Pedare asemani توسط بردیا آریامنش



حکومت حفاظت اطلاعات سپاه در بازداشتگاه های مخفی

فراموشخانه پنجاه و نُه
انديشه بنيانگذاران سپاه پاسداران، دفاع از دستآوردهای انقلاب در کنار مردم بود!؟
بازداشتگاه 59 سپاه با گنجايش 300 نفر، يکی از سری ترين و مهمترين بازداشتگاه های جرائم امنيتی و جاسوسی است که حتی در مواردی بازداشتی های آن تا مدت ها بدون کوچکترين اطلاع و خبری در آن نگهداری و شکنجه  و بازجويی و يا حتی معدوم می شوند. همه اين اعمال تحت نظارت مستقيم نهاد اطلاعات سپاه پاسداران ساماندهی و انجام می شود. در اين بازداشتگاه همه با شماره فراخوانده  می شوند.


هيچ مرجع انتظامی و نظامی و امنيتی به اندازه اداره مبارزه با مواد مخدر با دختران و زنان بازداشتی سروکار ندارد. بنا به گفته ها و شنيده ها و مدعيات مامورين و شاهدين مرتبط با بازداشتگاه مواد مخدر در عشرت آباد، همه گونه اذيت و آزار و تعرض و نقض حقوق شهروندی، توام با سوء استفاده از زنان و دختران بازداشتی انجام می شود. در موارد نادر زنان و دخترانی که به آنان تجاوز نمی شود، نوع برخورد و تفتيش ها و بازجوئی های پشت درهای بسته از طريق مامورين مرد و ضرب و شتم آنها برای گرفتن اقرار و اعتراف دست کمی از تجاوز و تعرض ندارد. مامورين چون يقين دارند متهمين بازداشتی در اين مجموعه آنقدر آسيب پذير هستند که کسی به فرياد آنها نمی رسد، چه در مورد چه متهم زن و چه متهم مرد هر انچه که ناقض حقوق بشر و ضد انسانی است را بدون ترس و واهمه اعمال می کنند. خصوصا پرونده سازی و تجاوز به نواميس بازداشتی در سلولها که اکثرا دسته جمعی اتفاق می افتد.
بازداشتگاه مخوف 59 سپاه در زير زمين های پادگان عشرت آباد واقع شده است. اين بازداشتگاه آن قدر مخوف و فاقد امکانات و قرنطينه شده است که فقط افراد شاغل و دارای اختيارات و مدارج عاليرتبه در امور آن دخالت کرده و اجازه بازديد از آنجا را دارند. در موردی خاص حتا رئيس دادگستری کل استان تهران عليزاده در سال 84 آنرا در ليست بازداشتگاه های امنيتی فوق سری قرار داد که حتا به خود او اجازه بازديد از اين بازداشتگاه را نداده بودند. اين بازداشتگاه تحت اختيار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران اداره می شود و تمام جرائم خاص رخ داده از جمله اتهامات امنيتی و جاسوسی واقع شده در سپاه پاسداران در آن رسيدگی و تکميل پرونده می شود.
امکانات ملاقات به صورت تعريف شده و آئين نامه ای برای متهمين بازداشتی وجود ندارد. تمام اتاقهای نگهداری متهمين در زير زمين قرار دارد که دارای اتاق های انفرادی متعدد و چند اتاق عمومی زير ده نفر است. در آنجا از بهداشت و غذا و نور کافی و مطلوب خبری نيست .از اميتاز تماس تلفنی نيز خبری نيست، مگر در حضور بازجو و کارشناس پرونده و با اجازه آنها. اين بازداشتگاه به مانند ساير بازداشتگاههای امنيتی با سيستم تعريف شده خود با متهمين برخورد می کند که برخورد شديد و خشن و عدم مراعات حقوق انسانی و نگه داشتن در بی خبری مطلق يکی از کوچکترين انواع برخوردهاست. در اين مجموعه که البته با امکانات ويژه ای که در بخش بازجويی و شکنجه و انفراديهای خاص دارد گنجايش حدود سیصد نفر را داراست. بازداشتگاه 59 سپاه يکی از سری ترين و مهمترين بازداشتگاههای جرائم امنيتی و جاسوسی سرتاسر کشور است که حتا در مواردی بازداشتی های آن تا مدتها بدون کوچکترين اطلاعی در آن نگهداری و شکنجه و بازجويی و يا حتی معدوم می شوند که همه اين اعمال تحت نظارت مستقيم نهاد اطلاعات سپاه پاسداران ساماندهی و انجام می شود. در اين بازداشتگاه نيز اعلام آمار رسمی افراد و اسامی آنان مرسوم نيست و همه چيز و همه کس از متهم تا مامور بازداشتگاه با شماره گذاری فراخوانده می شوند و همه جا و همه لحظه متهم با چشم بند تردد می کند و مطلقن تا زمان آزادی و يا انتقال کسی را نمی بيند و کسی هم جز بازجو و بازرسين بازداشتگاه به سراغش نمی آيند.

بازداشتگاه نبوت
می توان گفت علی رغم نظارت وزارت اطلاعات بر اين بازداشتگاه، امور عملياتی و اجرايی و بازجويی را نيروهای حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران انجام می دهند. بازداشتگاه نبوت واقع در خيابان سهروردی می باشد و اداره آن مشترکن در اختيار وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بر خلاف اکثر بازداشتگاههای امنيتی  که در زير زمينها واقع شده اند اين بازداشتگاه با دارا بودن راه ارتباطی مستقل و بدون مزاحمت در بالای يک مجتمع تجاری و به حالت استتار شده ای قرار دارد که حالت يک خانه امن و بازداشتگاه فوق سری را دارد که دارای گنجايش بسيار کمی می باشد و بازداشتی های خاص به آنجا منتقل می شوند که بنا به شرايط جائز نيست به مکانهای معلوم و شناخته شده منتقل شوند. از اين مکان به عنوان بازداشتگاه و مکان امن موقت برای برخی بازجويی ها و بازداشت ها و يا نقطه کور در بين بازداشتگاه از نظر رخنه و نشت اطلاعاتی محسوب می شود. کل چنين مجموعه کوچکی از چند انفرادی و يک اتاق بازجويی تجاوز نمی کند و افرادی در حد انگشت شمار در آن نگهداری می شوند که پس از تحقيقات و بازجوئی های محرمانه به مراکز امن اصلی در بازداشتگاه های بزرگتر منتقل می شوند. در اينجا از ثبت رايانه ای و نقل و انتقال اطلاعات در مورد شخص بازداشتی و ملاقات و يا ارجاع به مرجع قضايی خبری نيست و اکثر متهمين آنرا متهمين جرائم امنيتی و سياسی سپاه پاسداران تشکيل می دهند.

عشرت آباد
اين بازداشتگاه نيز در داخل قرارگاه مبارزه با مواد مخدر عشرت آباد واقع شده که گنجايش آن چيزی حدود 250 الی 350 نفر است. دارای 3 سالن می باشد که در هر سالن 15 ع انفرادی به ابعاد 5/1-2 متر وجود دارد که در هر انفرادی به زور 5 نفر نگهداری می شوند. متهمين بازداشتی ريز و درشت مرتبط با مواد مخدر سرتاسر تهران را به اين بازداشتگاه منتقل می کنند. در قسمت درب ورودی تمام وسايل افراد را تحويل و در کيسه های انفرادی برزنتی قرار می دهند. متهمين برای اينکه بتوانند پول خرج کنند اجازه بردن تمام پول خود را به بازداشتگاه دارند.
ميانگين مدت اقامت افراد تا زمان انتقال به دادگاه و يا زندان 3 الی 7 روز است البته در موارد خاصی متهمين جرم سنگين و قدرتمند را برای شناسايی رابطينشان و تحت شکنجه و بازجويی قرار دادن ماهها نيز می توانند نگه دارند. بازداشتگاه و تشکيلات عشرت آباد زير نظر اداره مبارزه با مواد مخدر نيروی انتظامی است که يکی از مشهورترين مکانها برای بازجوييهای فنی از متهمين مواد مخدر است. شدت عمل و ضرب وشتم در مورد اينگونه متهمين که با مواد مخدر سر و کار دارند در اکثر نهادهای انتظامی بسيار ضعيف و به ندرت است و اکثرا با آنها برخورد فيزيکی خاص و بسيار شديدی مثل اداره آگاهی و اطلاعات انجام نمی شود ولی بازداشتگاه مرکزی مواد مخدر عشرت آباد تنها جاييست که تا مرحله شکستن دست و پا و فک و دنده های متهمين پيش می روند و مجاز به بهره مندی از اجازه همه نوع شکنجه تا سر حد مرگ، در مورد متهمين مواد مخدری است.
از بهداشت وملحفه و غذا برای بازداشتيها خبری نيست مگر پس مانده ها و ضايعات غذای سربازان و کارکنان اداره مبارزه با مواد مخدر که به صورت فله ای پخش و توزيع می شود. مقوله استحمام و حمام به طور مطلق در اين بازداشتگاه وجود ندارد. حتی اگر فرد بازداشتی  ماهها در آنجا باشد و گال بگيرد و يا شپش از سر و کول آن بالا برود. در انفراديها چيزی به نام نور و پنجره و تهويه وجود ندارد. در روز فقط سه بار اجازه استفاده از دستشويی وجود دارد و درها هميشه بسته است و بازداشتی ها به صورت کتابی کنار هم می خوابند. سالهاست که شستن و تعويض موکت و پتوهای سلولها به فراموشی سپرده شده و اکثرا به استفراغ معتادان و ادرار و مدفوع آنانی که خود را نمی توانند نگه دارند آلوده است. سربازان هر نخ سيگار را به بازداشتی ها ما بين پنج تا ده هزار تومان می فروشند. از بهداری و دارو و امکانات پزشکی خبری نيست مگر اينکه فرد در حال مرگ باشد که اين واقعه در بازداشتگاه مواد مخدر بسيار رخ می دهد که فرد بر اثر تشنج های پی در پی و عدم رسيدگی و اعزام به بيمارستان دچار ايست قلبی و مرگ می شود که در نهايت  با صورت جلسه های ساختگی و نبود شاهد در امر عدم رسيدگی به موقع به وضعيت متهم و بازداشتی متوفی، پرونده بی سرو صدا به نفع متوليان بازداشتگاه و اداره مبارزه با مواد مخدر بسته می شود. البته در مواردی نيز پرونده بازداشتی فوت شده ای را که بر اثر ضرب و شتم و خفگی در زير دست و پای مامورين بازجويی جان داده با پرونده سازی عدم رسيدن مواد مخدر و يا سنگ کوب و ايست قلبی با صورت جلسه های ساختگی بدون هيچگونه اعتراضی می بندند و دست های پنهان هميشه حامی جنايات آشکار و پنهان آنهاست که اين حمايت های ضد انسانی و ناقض حقوق بشر چنان اختياراتی به متوليان بازداشتگاهها می دهد که هر آنچه می خواهند در دخمه ها انجام دهند و صدای کسی به جايی نمی رسد که يکی از اين مجموعه ها بازداشتگاه تحت اختيار نيروی انتظامی، اداره و بازداشتگاه مبارزه با مواد مخدر عشرت آباد است.
شايد به راحتی بتوان گفت که هيچ مرجع انتظامی و نظامی و امنيتی به اندازه اداره مبارزه با مواد مخدر با قشر دختران و زنان بازداشتی سروکار نداشته باشد که بنا به گفته ها و شنيده ها  مدعيات مامورين و شاهدين مرتبط با اين بازداشتگاه همه گونه اذيت و آزار و تعرض و نقض حقوق شهروندی و برخورد ناشايست و تحقير آميز توام با سوء استفاده از اين زنان و دختران بازداشتی در حريم بازداشتگاه انجام می شود که البته در موارد نادر زنان و دخترانی که به آنان تجاوز نمی شود بايد گفت نوع برخورد و تفتيشها و بازجوئيهای پشت دربهای بسته از طريق مامورين مرد و ضرب و شتم آنها از جهت اخذ اقرار و اعتراف در مورد اتهاماتشان و يا اتهامات مردان منتسب به آنان مثل پدر و برادر و يا همسر دست کمی از تجاوز و تعرض و اذيت و آزار در پرتو قانون ندارد و مامورين بازداشتگاه عشرت آباد چون يقين دارند که قشر متهمين بازداشتی در اين مجموعه آنقدر آسيب پذير هستند که کسی به فرياد آنها نمی رسند پس در مورد چه متهم زن و چه متهم مرد هر انچه که ناقض حقوق بشر و ضد انسانی است را در مورد آنها بدون ترس و واهمه اعمال می کنند. خصوصا پرونده سازی و تجاوز به نواميس بازداشتی مردم در سلولها که اکثرا دسته جمعی اتفاق می افتد و خيلی ها در جريان هستند و پای ثابت اين تجاوزات اند و اجازه افشاء و برخورد با آنرا نمی دهند و از عاملين اين جنايتها و تجاوزات به صورت  مستقيم و يا غير مستقيم حمايت می کنند.

ابوغريب
اين بازداشتگاه در تهران مابين افرادی که درآن نگهداری شده اند و به زندانها منتقل و يا آزاد شده اند به بازداشتگاه ابوغريب معروف شده  و تحت اختيار حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی اداره می شود و در خيابان سئول و داخل شهرک مسکونی فاطميه واقع شده که لابه لای واحدهای مسکونی گم و استتار گرديده و چند بلوک و زير زمين از اين مجتمع مسکونی به عنوان بازداشتگاه در اختيار آنهاست.
در اين بازداشتگاه اکثرن جرائم خاص واقع شده  در بين نيروهای انتظامی را رسيدگی می کنند و متهمين را در جهت تکميل پرونده و بازجويی و اعمال شکنجه های خاص در آن نگهداری می کنند که البته به غير از مجموع متهمين نيروی انتظامی در طی عمليات ارتقاء امنيت اجتماعی تعدادی از متهمين اين عمليات را برای دست و پا شکستن و شکنجه دادن و اقرار گرفتن به اين بازداشتگاه انتقال دادند که اکثر آنها را در کمتر از 1 هفته از آنجا به کمپ- سوله- کهريزک انتقال دادند.
تمام سلولهای اين بازداشتگاه بدون استثناء انفرادی می باشد و فنی ترين و وحشتناکترين بازجوئيها چه از متهمين نظامی نيروی انتظامی و يا افراد خاص بازداشتی در آن توسط حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی تا حد دست و پا شکستن و مرگ انجام می شود.
همان گونه که اکثر نهادهای نظامی بازداشتگاههای خاص و مخفی خود را برای اعمال شکنجه دارند و در آنها هيچگونه محدوديتی در نوع برخورد با متهمين بازداشتی نيست اين بازداشتگاه نيز مرکز جولان نيروهایحفاظت اطلاعات نيروی انتظامی است که در آن نه متهم بازداشتی ماهيتا ثبت و درج و بعهده گيری می شود و نه کسی در مورد جان و مال و خانواده و نقض حقوق آنان نگران است و تنها نگرانی در بازداشتگاه ابوغريب اين است که کارشناسان و بازجوها نتوانند هر آنچه که می خواهند به عنوان سند و مدرک و اقرار صريح از متهم تحت بازداشت بگيرند و اينکه نتوانسته باشند متهم بازداشتی را به حد اعلا شکنجه نمايند و رعب و وحشت در دل او ايجاد کنند.

بازداشتگاه شصت و شش سپاه پاسداران
 اين بازداشتگاه خاص متعلق به سپاه پاسداران که به 66 سپاه معروف است در اتوبان افسريه محدوده بلوار هجرت پشت پادگان علامه طباطبائی قرار دارد و دارای سلولهای انفرادی متعدد و حتی بند عمومی است و در آن متهمين مختص سپاه پاسداران که مرتکب جرم شده اند و يا متهم هستند را نگهداری می کنند.
اين بازداشتگاه دارای اکيپ های عملياتی زبده و کارآمدی در جهت پيگيری اتهامات و جرائم امنيتی در بين نيروهای سپاه است که بازجوها و کارشناسان آن با اختيارات نامحدود در مورد متهمين بازداشتی عمل می کنند و از نظر فيزيکی و نوع رفتار و نوع متهمين و ضعيت ويژه ای بر اين بازداشتگاه حاکم است و فشارها و تهديدات کمتری نسبت به بازداشتی ها اعمال می شود و نوعی بازداشتگاه در جهت ايجاد سازش و بهره برداری و بازيافت در مورد متهمين را دارد که نه کشتن متهمين آن جايز است و نه دور انداختنشان. پس در اين بازداشتگاه کارهای تخصصی در امور بازجويی و نوع برخورد با متهمين انجام می شود و بنا به دانسته ها امکانات محدودی و در حد کفايتی کمی کمتر از زندان در آن در نظر گرفته شده و تا حدودی با نظر موافق کارشناسان و بازجوها متهمين می توانند با نظارت کامل از تلفن و ملاقات بهرهمند باشند و گويا تعدادی از متهمين قتلهای زنجيره ای که احتمال سوءقصد به جانشان را در ساير زندانها و بازداشتگاهها می دادند بی سرو صدا در اين بازداشتگاه نگهداری می شوند. گنجايش اين مجموعه کمتر از 150 نفر است که البته به مانند تمام بازداشتگاههای خاص که در حال توسعه هستند اين بازداشتگاه نيز در حال توسعه و افزودن  به ظرفيت و امکانات خود است. از مقوله شکنجه و بر خوردهای غير فنی با توجه به نوع متهمين در اين بازداشتگاه کمتر استفاده می شود.

بازداشتگاه قمر وزارت اطلاعات
اين بازداشتگاه که در خيابان دبستان محدوده بين رسالت و سيد خندان واقع شده است و نزديک وزارت دفاع و در کوچه پشتی بيمارستان قمر بنی هاشم است، تحت مديريت وزارت اطلاعات قرار دارد و اداره می شود. از اين بازداشتگاه توسط درب کوچکی که در انتهای کوچه واقع شده است استفاده می شود که هيچ نام و نشانی بر روی آن حک نشده است.
اين بازداشتگاه 2 طبقه می باشد و دارای حياط و 4 اتاق مصاحبه و بازجويی و 8 سلول انفرادی که 6 سلول در طبقه بالا و 2 سلول در طبقه هم کف می باشد که تمام سلولها در طبقه بالا و پائين به گونه ای طراحی شده که همه دور يک محيط دايره ای قرار گرفته اند.

اين مکان برای بازجوئيها وتحقيقات مقدماتی کارشناسان و بازجوهای وزارت اطلاعات به دور از تنش و در تير رس قرار گرفتن است که اکثرا پرونده های خاص فعالان و مبارزان سياسی را به همراه متهمانش رسيدگی می کنند و اکثرا افراد منتقل شده به اين بازداشتگاه مدت زمان زيادی را در آن سپری نمی کنند و از امکانات محدودی نسبت به بازداشتگاههای رسمی برخوردارند و همان قوانين هفته ای 1 الی 2 بار استحمام و 3 تا 5 نوبت استفاده از دستشوئی پيروی می کنند و متهمين در آن ثبت و يا اعلام بعهده گيری نمی شوند و با فضای خارج ارتباط متهمين قطع است و تمام مراحل تحقيقات و بازجويی با چشم بند سپری می شود و اعطاء هر امتيازی به غير از ملاقات که شديدا بهره مندی از آن ناممکن است در اختيار کارشناس پرونده می باشد که تمام خواسته های متهم در قبال نوع عملکرد و بازجويی ها تعيين و اجابت می شود که در اين بين به هيچ عنوان آدرس محل نگهداری متهمين بازداشتگاه قمر در اختيار خانواده ها قرار نمی گيرد و حتی اگر اطلاعاتی در مورد نگهداری و يا بازداشت فرد توسط مامورين وزارت اطلاعات به بستگان بازداشتی ارائه شود اما محل بازداشتگاههايی مثل قمر در اختيار هيچ کس قرار نمی گيرد. 

۱۳۹۴/۰۳/۰۶

sezavar سزاوار

پدرم با کمک برادرم به صورتم اسید پاشید

موارد اسید پاشی در ایران کم نیستند. شاید جنجالی‌ترین آنها که در رسانه‌ها سر و صدا کرد، مورد آمنه بهرامی بود که خواستگارش پس از جواب نه، او را با اسید نابینا کرد؛ یا اسید پاشی زنجیره‌ای در اصفهان که البته هنوز این پرونده بسته نشده است.



حالا بامداد اسماعیلی در آلمان با تهمینه یوسفی ملاقات کرده است که او هم قربانی اسید پاشی بوده. پدر و برادرش بر روی او اسید پاشیدند. حالا او می‌گوید تصمیم گرفته داستان زندگیش را برای تمام دنیا تعریف کند و از بی‌عدالتی که در ایران در حقش شد شکایت کند.

http://www.iranglobal.info/node/46678

۱۳۹۴/۰۳/۰۵

Multicultural Church in Gothenberg

Smyrna
کلیسایی جهانی با فرهنگ هایی متنوع




http://www.dagen.se/dokument/m%C3%A5ngkulturell-kyrka-en-nyckel-till-v%C3%A4ckelse-1.357892#



Miayam Ta Dar Hozoore To در حضور تو



اعتماد فروریخته مردم!؟

اعتماد فروریخته مردم نسبت به همه ارگانهای حکومتی
این نوشته تنها درباره تهران نیست که همه ایران چنین است!!


در مسیر برگشت از باشگاه بودیم که یک ماشین گشت پلیس با سرعت می خواست از میان ماشین ها رد شود. با آنکه آژیر می کشید هیچ ماشینی راه نمی داد. بالاخره شوهرم به خواهش من کنار کشید تا گشت پلیس رد شود. ماشین  های دیگر بوق اعتراض زدند. بعد که پشت چراغ قرمز منتظر چراغ سبز بودیم از دو طرف، راننده و سرنشینان دو اتومبیلی که . طرف اتومبیل ما منتظر چراغ سبز بودند، شیشه ها را پائین کشیده و شروع کردند به اعتراض که چرا به گشت پلیس راه دادی؟
شوهرم در پاسخ گفت که شاید جایی دعوائی یا چیزی شده. راننده اتومبیل دست راستی گفت، برو بابا خدا پدرتو بیامرزه؛ کی  دیده ای این ها برای امنیت مردم آژیر بکشند! حتمن یا گزارش یک پارتی و مهمونی را بهشون دادند یا که می خواهند دختر های مردم را بگیرند ببرند. اینها وسط جنگ و دعوا و قتل جان خودشان را به خطر نمی اندازند.

خلاصه ما که راه دادیم، اما ماشینهای دیگه واقعن به اون ماشین گشت راه نمی دادند و عمدن در ترافیک نگهش داشتند و بهش راه نمی دادند.

۱۳۹۴/۰۳/۰۴

آموزه های عیسی مسیح!؟

بپرس تا پاسخ بشنوی . . طلب کن تا بیابی!؟


طالبان در سپاه پاسداران!؟

هیات طالبان را سپاه در هتل هویزه تهران جا داده بود!!؟
بشنوید از ماجرای حضور یک هیات از طالبان افغانستان در ایران که در سایت ها و خبرگزاری ها هفته گذشته بازتاب خبری یافت، مربوط به یک ماه پیش است. حدود یک ماه پیش و شاید هم بیشتر سپاه تعداد زیادی از اعضای طالبان افغانستان را به ایران دعوت کرد و درهتل "هویزه" تهران مستقر ساخت. در میان آنها شماری از رهبران طالبان حضور داشتند.

چگونه مسئله فاش شد؟
چند روز پس از رفتن آن مهمان ها، مدیرهتل هویزه با صورت حسابی حدود هفتصد میلیون تومان هزینه شام و نهار به وزارت خارجه می رود و مطالبه این هزینه را می کند. مقامات وزارت خارجه با تعجب، از مدیر هتل سئوال می پرسند اینها که در هتل بوده اند کیستند و چه کسی و یا چه ارگانی اینها را به هتل شما آورد؟ مدیرهتل می گوید مقامات اطلاعاتی سپاه بودند و با ارائه کارت های هویتشان دستور دادند این مهمان ها را در هتل اسکان بدهیم و ما هم دادیم. وزارت خارجه به مدیرهتل می گوید ما این افراد را نمی شناسیم و از این ماجرا هم خبری نداریم. حالا مدیر هتل با یک لیست هفتصد میلیون تومان در به در دنبال آنهایی می گردد که آن مهمان ها را آورده و دستور اسکان آنها را داده بودند!

۱۳۹۴/۰۳/۰۳

Sarayam خداوندا



سید خراسانی، درفش یمنی و علائم ظهور!؟

علی رضا پناهیان، عضو قرارگاه عمار و کارشناس مهدویت یک ماه یش در سخنانش با اشاره به حضور یکی از فرماندهان حوثی یمنی در ایران، حوادث یمن را زمینه‌ساز ظهور معرفی کرد. "هرچه جلوتر می‌رویم، انکار نزدیک بودن ظهور سخت‌تر از گذشته می‌شود؛ دلایل ظهور دارند ما را محاصره می‌کنند. علائم دارند خودشان را نشان می‌دهند، علائم بسیار آشکار هستند. اشارات و تصریحات و روایات فراوانی در این باره وجود دارد. اگر این همه آمادگی که در منطقه بوجود آمده دلیل بر نزدیکی ظهور نیست، حداقل باید در روایات ذکر می‌شد که یک بار همه‌ی علائم ظهور تا حدی خودشان را نشان می‌دهند ولی ظهور رخ نخواهد داد؛ کما این که درباره سفیانی چنین روایتی وجود دارد که سفیانی اول و سفیانی دوم داریم.
 وب‌سایتجهان نیوز ضمن معرفی تلویحی حوادث یمن به عنوان زمینه‌ساز ظهور، در مطلبی با عنوان علائم حتمی ظهور چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش‌تر است؟ با ذکر چند روایت از امامان شیعه، بحران یمن را زمینه‌ساز ظهور امام دوازدهم شیعیان معرفی کرده است. از نشانه‌هاى قطعى ظهور امام مهدى جنبش اصلاح‌طلبانه شخصیت یمنى است. نام و داستان شخصیت یمنى در روایات بسیارى و در شمار نشانه‌هاى قطعى ظهور، آمده است.. خروج سفیانى و شخصیت یمنى و سید خراسانى در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود و درست به‌سان دانه‌هاى تسبیح، یکى پس از دیگرى خواهد آمد . . . در آستان‌ ظهور امام هیچ پرچمى هدایت‌یافته‌تر از پرچم شخصیت یمنى نخواهد بود . . . یمنى در پى نبرد با سفیانى وارد عراق مى‌شود. نیروهاى یمنى و ایرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى‌شوند و از روایات چنین ظاهر مى‌شود که نقش نیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است، زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده مى‌شود که طرف درگیر با سفیانى، مردم مشرق زمین یعنى یاران خراسانى و شعیب هستند. و گویا یمنى‌ها پس از یارى رساندن به آنان به یمن باز مى‌گردند.. اما در منطقه خلیج، علاوه بر حجاز، یمنى‌ها نقش اساسى خواهند داشت، گرچه روایات، آن را خاطرنشان نساخته‌اند ولى به طور طبیعى با توجه به روند حوادث ظهور و جغرافیاى منطقه، بایستى فرمانروایى یمن و حجاز و کشورهاى حوزه‌ی خلیج در دست نیروهاى یمن، پیرو حضرت مهدى قرار گیرد.

 در جست‌وجوی علایم ظهور
هرگاه بحرانی در منطقه‌ی خاورمیانه پدید می‌آید، عده‌ای در جمهوری اسلامی دنبال علایم ظهور می‌گردند. اینک و با بالا گرفتن جنگ قدرت مابین عربستان سعودی و ایران در یمن، برخی از روحانیون و وعاظ ایران، بحران یمن را زمینه‌ساز ظهور امام دوازدهم شیعیان می‌دانند. یمن، به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای حوزه خلیج فارس در حال حاضر در آستانه یک جنگ داخلی فرسایشی قرار گرفته و گروه‌های محلی، کشورهای عربی به رهبری عربستان، و ایران در بحرانی‌تر شدن اوضاع این کشور نقش دارند. عربستان، دولت ایران را به دخالت در امور داخلی یمن و بی‌ثبات کردن این کشور از طریق حمایت از شبه‌نظامیان شیعه حوثی متهم می‌کند. ایران این اتهام را رد می‌کند و در مقابل عملیات هوایی عربستان و متحدانش در داخل خاک یمن را ناقض قوانین بین‌المللی و دخالت در امور یمن می‌داند.
برخی مقامات ایران پیشتر نیز حوادث سوریه و عراق و ظهور داعش و همچنین دولت احمدی‌نژاد را زمینه‌ساز ظهور معرفی کرده بودند. جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی خبر از نزدیکی ظهور امام دوازدهم شیعیان می‌داده است. این موضوع، طی سال‌های اخیر و به‌خصوص با روی کار آمدن احمدی‌نژاد و همچنین افزایش بحران‌های منطقه‌ای شکل بارزی به‌خود گرفت.
 احمدی‌نژاد و دولت امام زمان
در هنگامه‌ی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، کمتر کسی تصور می‌کرد که فرد پیروز این انتخابات محمود احمدی‌نژاد باشد، نظرسنجی‌ها نیز وی را در رتبه‌ی آخر قرار می‌دادند و در آن زمان گفته می‌شد که علی خامنه‌ای و دیگر دست‌اندرکاران هم از احمدی‌نژاد خواسته بودند تا به نفع یکی از کاندیداهای اصول‌گرا انصراف دهد. اما رئیس دولت سابق از این امر سر باز زد و براساس شنیده‌های غیررسمی به نزدیکانش گفته بود که امام زمان به وی وعده‌ی پیروزی داده است. سرانجام هم احمدی‌نژاد در آن انتخابات پیروز شد. انتخابات پرمناقشه‌ای که برخی همچون مهدی کروبی از نتایج آن راضی نبودند. آقای کروبی که در آن زمان یکی از کاندیداها بود مجتبا خامنه‌ای را به دخالت گسترده به نفع احمدی‌نژاد متهم کرد. در هر حال با روی کار آمدن احمدی‌نژاد، سخن گفتن از امام زمان هم بیشتر شد. آخوند خزعلی در آن زمان دولت احمدی‌نژاد را دولت امام زمان معرفی کرد و مهدی محمدی‌فر معاون پارلمانی وزیر کشور هم گفته بود که دولت محمود احمدی‌نژاد خود را منتسب به امام دوازدهم شیعیان می‌داند و همه تلاش خود را معطوف به فراهم کردن زمینه ظهور وی کرده است. ماجرای هاله‌ی نور، قرار دادن صندلی خالی برای امام زمان و نیز دیگر گفته‌های احمدی‌نژاد از قبیل این که حمله‌ی آمریکا به عراق برای جلوگیری از ظهور امام زمان بود، هم از نمونه‌های دیگری بود که نشان از امام زمانی بودن آن دولت حکایت داشت.

سید خراسانی و شعیب‌بن صالح
احمدی‌نژاد که قدرت گرفت، موضوع امام زمانی بودن دولت وی و این مسئله که دولت نهم زمینه‌ساز ظهور است، گسترده‌تر شد. در این خصوص از سوی وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌هایی علی خامنه‌ای، سید خراسان و احمدی‌نژاد هم شعیب‌ابن صالح نام گرفتند. سید خراسانی نام شخصی است که به روایت شیعیان در هنگام ظهور امام دوازدهم شیعیان از ایران برای یاری او به جنگ با سفیانی که یکی از دشمنان امام است می‌رود. باورمندان به سید خراسان بودن خامنه‌ای به طور مشخص تبار حسنی داشتن، خراسانی بودن، جراحت دست راست، داشتن لشکر مجهز و صبیح‌الوجه بودن را مهم‌ترین دلایل در اثبات مدعای خود اعلام کردند. آنها همچنین ادعا کردند شخص رهبری نیز از سید خراسانی بودن خود آگاه است، اما ترجیح می‌دهد در این خصوص سکوت کند!! شیعب‌بن صالح براساس روایات شیعه فرمانده لشکر سید خراسانی است. برای نخستین‌بار در سال ۱۳۸۴ بود که فردی به نام حسین سجادی در کتابی به نام دهه هشتاد، دهه ظهور از محمود احمدی‌نژاد به عنوان شعیب‌بن صالح نام برد. چندی بعد در لبنان نیز فردی به نام شادی فقیه در کتابی به نام احمدی‌نژاد و انقلاب جهانی پیش رو، همان ادعای حسین سجادی را مطرح کرد. این کتاب در سال ۲۰۰۶ توسط انتشارات دارالعلم در لبنان و به زبان عربی منتشر شده است. بحث سید خراسانی بودن علی خامنه‌ای و شعیب‌بن صالح بودن محمود احمدی‌نژاد از سوی وب‌سایتی به نام ظهور بسیار نزدیک است دنبال می‌شد و در این راستا حتا مستندی با عنوان ظهور نزدیک است ساخته و به طور گسترده توزیع شد که با واکنش قهرآمیز برخی روحانیون مواجه شد. در کنار دولت احمدی‌نژاد که دولتی امام زمانی و زمینه‌ساز ظهور معرفی می‌شد، بحران‌های خاورمیانه هم یکی پس از دیگری پدید آمدند و برخی مقامات ایران ‌کوشیدند و می‌کوشند که این بحران‌ها را از علایم ظهور معرفی کنند. حوادث سوریه و حمایت تهران از بشار اسد، و همچنین ظهور داعش و حضور نظامی ایران در عراق برای حمایت از دولت شیعی نوری مالکی در کنار مسئله‌ی فلسطین بارها از سوی مقامات ایران زمینه‌ساز ظهور معرفی می‌شد. در اوایل جنگ داخلی در سوریه علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، با اعلام این که علی خامنه‌ای زمینه‌ساز ظهور است و سپاه قدس ابزار ظهور، مردم را دعوت کرد با حمایت از آنها به جریان ظهور کمک کنند. سعیدی در آن زمان گفته بود گه نقشی که امروز سپاه در سوریه دارد زمینه سازی بین‌المللی و منطقه‌ای برای ظهور امام زمان است و خداوند اراده کرده جهان را به قدوم حضرت مهدی منور فرماید و زمینه ظهور آن حضرت را فراهم کند، اما قدرت‌های استکباری در صددند جلوی اراده ذات باریتعالی را بگیرند.
با شعله‌ور شدن جنگ در عراق که با ظهور داعش و حضور سپاه قدس در عراق همراه بود، باز هم مقامات ایران بحران تازه را از نشانه‌های ظهور امام زمان معرفی کردند. محمدعلی موسوی جزایری، امام جمعه اهواز، ظهور گروه داعش در عراق را یکی از نشانه‌های ظهور امام دوازدهم شیعیان عنوان کرده و گفته بود که حضور داعش و پیروان بنی‌امیه در عراق و ایجاد آشوب و فتنه در این کشور از نشانه‌های ظهور و خروج سفیانی است. علائم ظهور با گذشت زمان در حال محقق شدن هستند و ما باید در این دوران به تکلیف خود عمل کرده و از انجام آنها غافل نشویم.

چرا جمهوری اسلامی حوادث را مقدمه‌ ظهور امام دوازدهم شیعیان می‌داند؟
می توان گفت هدف جمهوری اسلامی نه فقط توجیه سیاست خارجی خود، بلکه دعوت مردم به تحمل رنج است. رنجی که با بشارت ظهور ممکن است قابل تحمل‌تر شود. این موضوع را حتا علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه، صراحتن در اسفند ماه سال گذشته با استفاده از برخی روایات شیعی بیان کرد. "مردم برای آماده سازی ظهور باید خود را برای رنج بیشتر آماده کنند. ملت ایران باید توجهات بیشتری نسبت به رسالت و ماموریت خود برای آماده کردن زمینه برای ظهور امام زمان داشته باشند. مردم برای آماده سازی ظهور باید خود را برای رنج بیشتر آماده کنند."
سروش جعفری، سایت رادیو زمانه

۱۳۹۴/۰۳/۰۲

ببار Let It Rain بگشای در



سرود زیبای سر اومد زمستون

سر اومد زمستون شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومدو شب شد گریزون
کوهها لاله زارن لاله ها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو می کارن



توی کوهستون دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینه اش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره
سر اومد زمستون شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومدو شب شد گریزون
لبش خنده نور دلش شعله شور
صداش چشمه و یادش آهوی جنگل دور
توی کوهستون دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینه اش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره

۱۳۹۴/۰۲/۳۱

آمد جان من!؟



فساد در امپراتوری مالی بنیاد تعاون ناجا

قصه پرغصه همنشینی قدرت و ثروت

روز گذشته خبر وجود یک باند فساد مالی در بنیاد تعاون ناجا که تا فرمانده نیروی انتظامی و خانواده او و معاون شهردار و برخی سرداران سپاه را هم آلوده کرده بود، بعد از بررسی های کامل در کلمه منتشر شد. هنوز هیچ یک از مسئولان قضایی و امنیتی به این خبر واکنش نشان نداده اند و کسی از دولتمردان و نمایندگان مجلس نیز در حضور رسانه ها در این باره اظهارنظر نکرده اند.


به گزارش کلمه، قوه قضاییه که پیش از این هم سابقه سکوت و پنهان کاری درباره خبرهایی همچون شکنجه و قتل شکنجه و قتل ستار بهشتی، حمله به بند سیصدوپنجاه اوین، حکم پانزده سال حبس محمدرضا رحیمی و مرخصی زود هنگام او از زندان را در کارنامه خود دارد، ظاهرن این بار هم قصد دارد با ادامه سکوت و تعلل در اطلاع رسانی، راهی برای فرار از افشای ابعاد بزرگ فساد کشف شده پیدا کند و دست کم دامن مقام های عالی رتبه ای را که در این پرونده آلوده شده اند، از برملا شدن تخلفات پاک نگه دارد. اما نه بازداشت سردار احمدی مقدم و پسر او قابل انکار است و نه حضور مدیرعامل سابق بنیاد تعاون ناجا و سرداران همدست او در زندان را برای همیشه می توان پنهان کرد. تخلفات ناجا در زمینه فروش نفت که محمود احمدی نژاد هم در آن متهم است، تنها فساد موجود در این پرونده نیست که با توجیه مصوبه ستاد تحریم بتوان پرونده آن را بست. مسئولان قضایی بهتر از هرکسی می دانند صداقت و شفافیت در اینگونه پرونده ها تا چه حد از مشکلات بعدی جلوگیری خواهد کرد. آنچنان که در پرونده موسسه اعتباری میزان نیز اگر بموقع به تخلفات آن رسیدگی می شد و سفارش های افراد بانفوذ در نظر گرفته نمی شد، حالا حاکمیت با بحران درباره این موسسه و سرنوشت سپرده گذاران در آن رو به رو نبود؛ اتفاقی که ممکن است برای دهها موسسه غیرمجاز دیگر و فعالیت ها غیرقانونی و فسادآلود مشابه نیز رخ دهد. هشدار سال گذشته رئیس جمهور که تجمیع ثروت و سلاح و رسانه و اطلاعات در یک جا را فسادآور می دانست، حالا یک مصداق عینی دیگر پیدا کرده است: پرونده تخلفات باند سردار ق. در بنیاد تعاون ناجا و زیرمجموعه های آن که هنوز ابعاد استفاده آنها از امکانات پلیس و دستبند و زندان و . . . برای پیشبرد سوءاستفاده های مالی خود روشن نیست، بلکه هنوز دستگاه قضایی به کشف این فساد و دستگیری متهمان آن هم اعتراف نکرده است. اما مگر این بنیاد چه دارد که این فساد را حتی از پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی هم بااهمیت تر می کند؟ و گذشته از اینکه یونیفرم و بازداشتگاه به خودی خود می تواند دارندگان قانون شکن آن را فاسد کند، حجم پولی که در این بنیاد وابسته به نیروی انتظامی وجود دارد، چقدر است که فساد در آن را خطرناک تر کند؟

بنیاد تعاون ناجا یکی از متمول ترین مجموعه های شبه دولتی در جمهوری اسلامی است. بانک قوامین که با سرمایه نیروهای پلیس و به بهانه خدمات رسانی به آنها تاسیس شده و از رانت انتساب خود به نیروی انتظامی تا حد ممکن استفاده می کند، از جمله زیرمجموعه های بنیاد تعاون ناجا است. این بانک که بیش از ۸۰۰ شعبه در سراسر کشور دارد، سه سال پیش با مجوز دولت احمدی نژاد از یک موسسه قرض الحسنه به بانک تبدیل شد و گفته می شود که بخشی از فساد تازه کشف شده، در آن صورت گرفته است.

فروشگاه های مگامال، یاس، هایپرمی و . . . در تهران، هتل های ثامن الحجج، صدر، زمرد، نگین، باختر در مشهد، چندین هتل و مجموعه تجاری و تفریحی در تهران و مشهد و شیراز و آبادان و استان های شمالی کشور، سنگ آهن گل گهر، چند شرکت ساخت و ساز مسکن و .. بخشی از داشته های شرکت سرمایه گذاری مهرگان هستند که سرمایه کنونی آن نزدیک به سه هزار میلیارد تومان برآورد می شود. اما این شرکت تنها مجموعه ی متعلق به بنیاد تعاون ناجا نیست.

شرکت سازه پایدار قرن، که نزدیک به ۱۰۰ شرکت را در زیرمجموعه خود دارد (۶۰ شرکت در تهران و بیش از ۳۰ شرکت در شهرستان ها)، دیگر مجموعه تحت امر امپراتوری بنیاد تعاون ناجا است که در دولت احمدی نژاد بخش قابل توجهی از پروژه های مسکن مهر را در سراسر کشور در تیول خود درآورده است. در خصوص ابعاد این شرکت کافی است بدانیم که در سال ۱۳۹۳ بیش از ۷۰ پروژه مسکن سازی و پژوه تجاری و اداری را در اختیار داشته است.

شرکت مهندسی عمران و تولید نیرو با بیش از ۲۵۰ پروژه سدسازی، شرکت واردات خودرو که تنها در یک قلم بیش از ۱۰ هزار خودروی ون دلیکا را وارد کشور کرده است، شرکت لاله کامپیوتر که کارت های هوشمند ۱۰ بانک را تولید می کند، شرکت پژوهش و توسعه ناجی که خدمات انحصاری IT به دفاتر پلیس به علاوه ده را در اختیار دارد، موسسه ناجی هنر که وزارت ارشاد دولت سابق و صداوسیما اکثر تهیه کنندگان تلویزیونی و سینمایی را به همکاری با آن اجبار می کردند و می کنند، شرکت نظارتی ناجی سازان امین، شرکت افق توسعه انرژی خلیج فارس که پروژه های نیروگاهی می گیرد، فولاد و سیم تاکستان، سیمان عرش نطنز، زاگرس نوش مهرگان، صنایع مفتولی تهران گستر، ناجی نشر، موسسه بیمه امید، ناجی پوشش، فروشگاه های نجم و چیت ری، راهگشا (پیمانکار پلیس راهور) و . . . از دیگر زیرمجموعه های بنیاد تعاون ناجا هستند که تنها نگاهی به فهرست آنها، ابعاد عظیم این بنیاد را به رخ می کشد.

با چنین ابعاد بزرگ و چنین ثروت هنگفتی، که هیچ نظارت موثری هم بر آن وجود نداشته است، می توان تصور کرد که وقوع سوء استفاده مالی در آن تا چه حد می تواند ابعاد کلانی داشته باشد. به خصوص وقتی مدیرعامل وقت بنیاد و مقام بالادست او نیز متهم به دست داشتن در تخلفات باشند.

تلخی ماجرا آنجاست این فساد بزرگ در مجموعه ای اتفاق افتاده که قرار بوده ضابط قضایی برخورد با افراد فاسد و متخلف باشد و دزدها را بگیرد. و تلخ تر اینکه نفر اصلی شناخته شده این شبکه، درست از سالی مسئولیت بنیاد تعاون ناجا را برعهده گرفته است که حاکمیت، همین نیروهای پلیس را برای سرکوب اعتراضات حق طلبانه مردم به کار گرفته است؛ مردمی که اتفاقا به رسوخ همین گونه فسادها در دولت و حاکمیت اعتراض داشتند اما فتنه گر نامیده شدند.

 http://www.kaleme.com/1394/02/30/klm-215781/

اعتصاب در کارخانه ی لوله و نورد صفای ساوه

یک ماه اعتصاب 1000 کارگر کارخانه ی لوله و نورد صفای ساوه هم چنان ادامه دارد. به گزارش اتحادیه ی آزاد کارگران ایران، قرار گفتگو میان نمایندگان کارگران و کارفرما در روز 28 اردیبهشت به علت بیرون راندن 2 تن از نمایندگان کارگران از کارخانه توسط نیروهای امنیتی رژیم، برهم خورد.
پیش از این، شاپور احسانی راد، کنشگر کارگری و مشاور کارگران لوله و نورد صفا، در 26 اردیبهشت در خانه ی خود دستگیر شده بوداین رویدادها به افزایش تنش در این کارخانه انجامیده و کارگران همچنان بر خواست های خود، که پرداخت 4 ماه حقوق عقب افتاده، پرداخت 16 ماه حق بیمه ی پس افتاده و پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان بدهی صندوق تعاونی منحل شده به کارگران می باشد، پافشاری می کنند.
پیش از این مجمع عمومی کارگران کارخانه ی لوله و نورد صفا اعلام داشته بود که  تنگدستی ناشی از پرداخت نشدن حقوق کارگران عده‌ای از آنان را وادار کرده است از قالی زیرپایشان تا زیور آلات ناچیز همسران و بچه‌ها را به فروش برسانند و گذران کنند.
http://www.iranglobal.info/node/46642

۱۳۹۴/۰۲/۲۷

سلطان قلبم


پانزده زن دگرگون‌ساز جهان در سال ۲۰۱۵

تعداد زنانی که شرکت‌‌های بزرگ دنیا را مدیریت می‌کنند، به مراتب کمتر از مردان است. زنان یک پنجم کرسی‌ها را در پارلمان‌های دنیا در اختیار دارند و شکاف جنسیتی دست‌کم تا ۸۱ سال‌ آینده برطرف نخواهد شد. با این حال تغییرات مثبتی در جهان در حال وقوع است.


طبیعت قدرت در حال عوض شدن است؛ قدرت کمتر از بالا به پایین، کمتر سیستماتیک و کمتر قابل پیش‌بینی است. همه با رهبران سیاسی زن در جهان آشنایی دارند، زنانی مانند آنگلا مرکل، کریستین لگارد و شریل سندبرگ. اما ممکن است کمتر کسی نام زنانی را که در حوزه اقتصاد جهانی فعال هستند، شنیده باشد. این زن‌ها همه جا هستند، از نجوم گرفته تا عرصه فعالیت مدنی برای حقوق گی‌ها در اشتغال، در علم و فن‌آوری و کارآفرینی. آنها آنچه را به شکل کلیشه‌ای از جنسیت‌شان انتظار می‌رود به چالش کشیده‌اند و دنیای اطراف خود را برای تبدیل شدن به جای بهتری برای زندگی، تغییر می‌دهند.

مونا ابوسلیمان، مجری تلویزیونی، از بنیانگذاران  Meedan. Com


مونا اهل عربستان سعودی است و بیشتر به خاطر همکاری در تولید و مجری‌گری‌ در برنامه «کلام نوائم» شناخته می‌شود. این برنامه یکی از مشهور‌ترین شوهای تلویزیونی در جهان عرب است؛ یک برنامه یک ساعته با اجرای یک زن.
کلام نوائم به خاطر شکستن مرز‌ها و محدودیت‌های موجود در تلویزیون‌های عربی مشهور است و درباره موضوعات جنجالی نظیر همجنس‌گرایی، برابری جنسی، آزار جنسی و طلاق حرف می‌زند. فعالیت‌های ابوسلیمان تنها به تلویزیون محدود نمی‌شود. در سال ۲۰۰۷ او به عنوان سفیر حسن نیت عربستان در UNDP انتخاب شد.
او اکنون سردبیر و شریک سایت Glowork است؛ وبسایتی برای کاریابی زنان در عربستان. او برای برابری جنسیتی تلاش می‌کند و کمپین‌هایی برای جذب بودجه برای کمک به پناهندگان راه‌اندازی کرده است.

بث بروک مارسینیاک، نایب رییس سیاستگذاری عمومی در EY


 بث پله‌های ترقی را در حالی پیمود که از متفاوت بودن خود به عنوان زن درون‌گرایی که گرایش جنسی خود را پنهان نگه داشته، آگاه بود. او در سال ۲۰۱۱ گرایش جنسی خود را آشکار کرد و به گفته خودش، با این کار تبدیل به رییس بهتری شد. او در سال‌های گذشته بارها از موقعیت خود برای آگاهی رسانی درباره مساله ال‌جی‌‌بی‌تی‌ها در امر تجارت استفاده کرده است. بث امسال در مجمع جهانی اقتصاد درباره حقوق گی‌ها در حوزه اشتغال سخن گفت و پنلی درباره متحدکردن شبکه‌های ال‌جی‌بی‌تی در سراسر جهان ارائه داد. سال گذشته بروک مارسینیاک در میان ۱۰۰ رهبر برجسته‌ ال‌جی‌بی‌تی در جهان بود و مجله فوربس، هفت بار نام او در میان ۱۰۰ زن قدرتمند جهان منتشر کرد.

وینی بیانیما، مدیرعامل اوکسفام


هیجده ساله بود که برای فرار از رژیم ایدی امین از اوگاندا به بریتانیا رفت. به عنوان مهندس هوانوردی تحصیل کرد و بعد از سقوط امین به اوگاندا بازگشت. انتخابات دموکراتیک این کشور با تقلب همراه شده بود و این موضوع باعث شد که او در تلاش برای آزادی کشورش، به جنبشی به رهبری یووری موسونی، رییس جمهوری فعلی اوگاندا، بپیوندد. او یازده سال در پارلمان اوگاندا عضو بوده و برای تصویب قوانین برابر و ایجاد دموکراسی چند حزبی تلاش کرده است. او در اتحادیه آفریقا و برنامه توسعه سازمان ملل، مسئول بخش جنسیت و توسعه بوده و ریاست نیروهای سازمان ملل متحد در بخش جنبه‌های جنسیتی اهداف توسعه هزاره و تغییرات آب و هوایی را بر عهده داشته است. وینی اکنون رییس اوکسفام است و به عنوان یک رهبر برحسته در حقوق زنان، حکومت‌های دموکراتیک و صلح شناخته می‌شود و نقشی اساسی در قرار دادن مساله نابرابری در دستور کار فعالیت‌های جهانی داشته است.

http://www.radiozamaneh.com/218919