۱۳۹۴/۰۹/۰۳

چاه چهل دختر نزدیک یزد

تصویری که در زیر دیده می شود مکانی است به نام چاه چهل دختر یا بقعه چهل دختر در نزدیکی فهرج یزد است.

هزار و چهارصد سال پیش روستانشینان این منطقه همگی زرتشتی بودند. خبر حمله تازیان را که می‌شنوند، چون می‌دانستند آنان را با پای برهنه در جلوی اسب‌ها تا بازارهای برده فروشی عکاظ و مدینه می‌دوانند و در آنجا به فروش خواهند رسانید و تا آخر عمر در اسارت خواهند بود، حدود چهل تن از زنها و دخترها برای تن ندادن به این پَستی و شاید یافتن راه نجاتی به دل کویر می‌زنند. لشگر متجاوزین نیز که این خبر را می‌شنود، برای پیدا کردن آنان راهی کویر می‌‌شود. زنان و دختران ایرانی چیزی نبودند که متجاوزین تازی به این راحتی‌ها از آنان چشم پوشند. چون سوار بر اسب بودند هر لحظه فاصله‌اشان با دختران کمتر می‌شود. حالا دختران به نزدیک چاهی رسیده‌اند و برای تن ندادن به حقارت اسارت در چنگ تازیان یکی یکی جسم و جان خود را به قعر چاه می‌افکنند . . .


حالا ببینید تازی‌زادگان چگونه داستان را عوض کرده و به خورد ملت ایران داده‌اند. مصیبت آن که عده‌ای از مردم عامی نیز بر پایه همین داستان به آنجا رفته و دخیل می‌بندند. اگر ذره‌ای از منطق در این داستان بود، بگوئید تا بدانیم. دقیقن برابر نسخه موجود که توسط هیئت امنای فهرج نگاشته شده در پی می‌آید.

زمان خلافت خلیفه دوم فرماندهان لشکر اسلام به قصد فتح مناطق ایران و یزد راهی شدند و قصد دستگیری یزدگرد را داشتند. یزدگرد از طریق جاسوسان متوجه شد و از طریق بیابان طبس به خراسان رفت و در بین راه میهمان آسیابانی شد و چون لباس‌هایش گرانبها بود، آسیابان به طمع لباس‌ها وی را کشت. لشکریان اسلام پس از فتح فرافه چون وی را نیافتند راهی بیابان طبس شدند ولی یزدگرد را نایافته و گرفتار کویر شده و از فرط تشنگی چند تن از آنها شهید شدند. (قبر آنها هم اکنون نیز در کیلومتر چهارده طبس زیارتگاه مسلمین است.) سرانجام از راهی که آمده بودند بازگشتند و به منطقه کنونی شهدای فهرج رسیدند. سه روز و سه شب استراحت کرده و دین مبین اسلام را به ساکنان مناطق فهرج، خویدک و فراء با سه پیشنهاد عرضه کردد.

یک) اسلام را بپذیرند
دو ) جزیه و مالیات به دولت اسلامی بپردازند
سه) آماده جنگ شوند

اهالی روستای فراء که اکنون مخروبه ای است، در آن زمان دین یهود داشتند ولی ساکنین فهرج و خوید که از مناطق مهم آنزمان محسوب می‌شدند بر دین گبر یا زرتشتی بودند. زرتشتی‌ها که قول به پذیرش اسلام داده بودند با تشکیل یک شورای محلی منطقه‌ای که از هر سه منطقه در آن شرکت داشتند، تصمیم به نپذیرفتن اسلام گرفتند و بدون خبر و شبانه به لشکر اسلام شبیخون زدند و هنگامی که لشکر اسلام به خواب عمیقی فرو رفته بود، شبانه بر سر آنها هجوم آورده و در تاریکی شب جنگ ناعادلانه‌ای میان آنان آغاز شد و جمعیت آن سه منطقه فراوان بود و لشکر مسلمین تاب مقاومت نیاوردند ولی تا طلوع صبح مقاومت کرده و جنگیدند. در این جنگ شبانه عبدالله سلام، عبدالله ابن رواحه، عبدالله ابن تمیمی فرمانده بزرگ و گرامی آنان حضرت هویط ابن هانی فرزند خواهر حضرت علی مظلومانه شهید شدند که تعداد زیادی از آنان نامشان در تاریخ نیست. وحشی قاتل حمزه عموی پیامبر که تازه مسلمان شده بود تا آخرین لحظات و آخرین نفرات از زنان و دختران و کودکان دفاع کرد و تاریخ گواه است حروار و سربلند به شهادت رسید.
بعد از خاتمه جنگ لشکر متجاوز گبر و یهود به زنان و دختران حمله‌ور شدند و آنها فرار را بر قرار ترجیح دادند و به طرف شمال میدان جنگ فرار کردند. پس از طی دو کیلومتر به چاهی رسیدند که در آن حال دشمن را در پشت سر و چاه را در جلو داشتند که با یکدیگر تصمیم عجولانه‌ای گرفتند که خود را به چاه بیاندازند، بهتر از آن است که به دست قاتلان شوهر و پدران خود اسیر شوند. همراه رقیه ابن نوفل همسر حضرت هویط ابن هانی که طفل کوچکی در بغل داشت خود را درون چاه می‌اندازند و به شهادت می‌رسند.
گویند چند تن از دشمنان که برای دیدن اجساد درون چاه نگاه کردند نابینا شدند. در کنار چاه هم اکنون دو اتاقک مخروبه وجود دارد و این کلبه احزان قرنهای گذشته میهمانان و عاشقان فراوانی را در خود دیده است. متاسفانه تاکنون کسی در فکر تجدید این بنای تاریخی که می‌توان ریشه‌های اسلام را در آن یافت، نبوده است. افراد باقی مانده از جنگ دست به فرار زدند و از راه اهواز و عراق به مدینه النبی رفتند و جریان جنگ را به فرمانده سپاه اسلام گزارش دادند و فرمانده سپاه اسلام لشکر مجهزتری به فرماندهی حسن ابن علی(ع) را برای سرکوب مردم یزد که در اصل تنها قسمت ایران بود که هنوز مسلمان نشده بود، فرستاد. مردم این سه منطقه در آنحال با دیدن آن لشکر عظیم تصمیم به صلح گرفتند و تسلیم مسلمانان شدند و بدین ترتیب دین مبین و شریف اسلام به مناطق یزد وارد می‌شود. اسلام مردم منطقه مرهون شهادت و زحمات این شهیدان است.
برگرفته از نسخه موجود در زیارتگاه نوشته هیات امنای شهدای فهرج

مسعود حاتمی
!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۱۱ نظر:

  1. درود بر شما -- تازی زادکان در ایران ما همیشه بودند تف بر اول و اخرشان

    پاسخحذف
  2. درود برشما .چه جالب هستن این تازی پرستان.مردم ایران رو خر فرض کردن

    پاسخحذف
  3. چون اطلاعات درستی ندارم نظری در مورد روایت ندارم شاید درست باشد شاید غلط .....اما در حال حاضر در شهر یزد مسلمان و ادعای مسلمانی بیش از حد پیدا میشود ....

    پاسخحذف
  4. در کل متاسفانه ما ایرانیها کاسه داغ تر از اش برای اعراب هستیم ....و در حد اعلا خایمالی میکنیم

    پاسخحذف
  5. لعنت به عرب که نژاد نیست. یک اشتباه محاسباتی در خلفت است!
    اگر اینطور است که تا الان یک املمزاده باید اونجا سر چاه میزدن

    پاسخحذف
  6. یزدگرد در ترکمنستان امروزی گشته شد چرا چرت مینویسی و خیال پردازی میکنی

    پاسخحذف
  7. روزی خواهد رسید که این هم وطنان عزیز را از گور بیرون خواهیم آورد و سند محکمی است بر علیه تازیان چه جنایت ها در ایران کردند و با تشریفات فوق العاده فوق العاده شیک آنها را باز دوباره به خاک میسپاریم

    پاسخحذف
  8. این چرت و پرتا چیه نوشتین؟؟

    پاسخحذف
  9. اعراب که دختر واسشون ننگ بود بعد چطور زمان حمله زن و دختر با خود برده بودن ؟

    پاسخحذف
  10. میشه لطفا منبع رو بفرمایید؟

    پاسخحذف