۱۳۹۴/۰۸/۲۵

کلاهبرداری هسته‌ای به سبک خامنه‌ای!!؟

پایگاه اطلاع رسانی خامنه‌ای متن نامه وی درباره برجام به رئیس جمهور را با تیتر تأیید مشروط منتشر کرد. در کنار آن صفحه دیگری تحت عنوان "جدول الزامات اجرای برجام" درست کرده‌اند.
توافق هسته‌ای در جلسه‌ ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی با قیودی به تصویب رسیده است. در عین حال، آه خامنه‌ای دستور داد تا مجلس و شورای نگهبان هم نظر قانونی‌شان را در این خصوص اعلام کنند.
در روز رأی‌گیری مجلس درباره جزئیات فرجام، علی لاریجانی به گونه‌ای سخن گفت که گویی آخامنه‌ای گفته است سریع به برجام رأی دهید. سپس محمد رضا باهنر، نائب رئیس مجلس، به برخی از نمایندگان گفت که شب گذشته علی لاریجانی، علی شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) و حجازی از بیت رهبری جلسه داشته و سه نفری روی تصویب طرح مجلس درباره برجام توافق کرده‌اند. کوچک‌زاده از نمایندگان جبهه پایداری مسئله را علنی کرد. بدین ترتیب، رأی مجلس به طرح برجام افزایش چشمگیری یافت. خامنه‌ای که نمی‌خواست موضوع به نام او تمام شود، دستور داد که دفترش تکذیبیه‌ای در این مورد صادر کند. در اطلاعیه ۱۳۹۴/۰۷/۲۲ دفتر رهبری چنین آمده است. "هرگونه اطلاع‌رسانی و بیان مطالب غلط و مغشوش مبنی بر نقش مستقل برخی از مسئولین دفتر معظم‌له در روند بررسی طرح “اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام” خلاف واقع بوده و فاقد اعتبار است. جنتی در نماز جمعه ۲۴/۷/۹۴ تهران گفت برجام در شورای عالی امنیت ملی طرح و به تصویب اعضای آن رسیده است، اما هنوز رهبر معظم انقلاب آن را امضا نکرده است. او تأکید کرد که طرح مجلس درباره اجرای برجام نبود، بلکه طرحی بود که “دولت را موظف کرد در جریان اجرای برجام، اقدامات متقابلی را متناسب با کارهای آمریکا انجام دهد و چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی را رعایت کند." جنتی گفت که مجلس، شورای نگهبان و ‌خامنه‌ای توافق هسته‌ای را تصویب نکرده‌اند. اما همو در عرض کمتر از یک دقیقه درباره نحوه اجرای برجام گفت: فلسفه اجرای برجام لغو تحریم هاست، باید از حداکثر ظرفیت توافق‌نامه هسته‌ای به نفع خودمان استفاده کنیم و مراقب عهدشکنی غربی‌ها باشیم.
علی لاریجانی که به خوبی فهمید آنان قصد دارند مسئولیت پیامدهای احتمالی منفی برجام را بر گردن دیگران از جمله خود لاریجانی بیندازند، با زیرکی تمام در ۲۶ مهر ۱۳۹۴ گفت که "من در رسیدگی به پرونده هسته‌ای دخالتی ندارم. این پرونده، پرونده رهبر معظم انقلاب است."
نزاع‌ها پایان نیافت و علیرضا زاکانی از نمایندگان افراطی مجلس و مخالف توافق هسته‌ای در ۲۷ مهر ۱۳۹۴به لاریجانی پاسخ داد و گفت این که سعی می‌کنند بگویند هسته‌ای، پرونده رهبری است، ظلم است . . . باید مسئولیت آن را روحانی و لاریجانی و خاصه آقای روحانی بپذیرند.

ده نکته درباره نامه خامنه‌ای
خامنه‌ای نمی‌خواست و نمی‌خواهد که جامعه حول مسئله هسته‌ای دو قطبی شود. اما شاهد آن بود که پس از طی مراحل قانونی نیز شکاف ایجادشده میان اصول‌گرایان در این زمینه، در حال عمیق‌تر شدن است و این امر ممکن است پیامدهای ناخواسته بی‌شماری در پی داشته باشد. بدین ترتیب، چاره‌ای جز موضع‌گیری علنی برای او باقی نماند تا به اختلافات پایان بخشد. در صفحه اول پایگاه اطلاع رسانی خامنه‌ای، در بالای “تأیید مشروط” نوشته شده: پایان فرایند قانونی بررسی برجام با اعلام نظر رهبر انقلاب درباره مصوبه شورای عالی امنیت ملی. عده‌ای اصول‌گرایان از جمله مخالفان توافق هسته‌ای اعلام نظر خامنه‌ای را “فصل‌الخطاب” نزاع‌ها به شمار آوردند. اما با این نامه نه تنها بحث‌ها پایان نخواهد یافت و شکاف‌ها ترمیم نخواهد شد، بلکه شکاف‌ها عمیق‌تر هم خواهند شد. درباره این نامه حداقل چند نکته زیر قابل طرح است.
یکم) خامنه‌ای نوشته که "توافق هسته‌ای دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه، می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود."
اما این خصوصیت زبان است. این حکم درباره متون مقدس دینی که مومنان آنها را سخنان خداوند به شمار می‌آورند هم صادق است. از سوی دیگر، دقیق‌ترین متون حقوقی، تفسیرهای متعدد بر می‌دارند. از جمله قوانین اساسی کشورها، که به ناچار نهادی برای تفسیر آن تعیین می‌شود، چه رسد به توافقی سیاسی درباره موضوعی که ابعاد متفاوت و متعارضی را در بر می‌گیرد و طرفین هم در جایگاه برابری قرار نداشتند.
دوم) توافق هسته‌ای محصول موازنه قوای جمهوری اسلامی و دولت‌های غربی به رهبری دولت آمریکا بود. لذا انتظار نابه جای خامنه‌ای که آمریکا با نیت حل و فصل عادلانه” وارد مذاکرات شده باشد، انتظاری نابجاست. اگر “حل و فصل عادلانه” مسائل بین‌الملل مبنای تصمیم‌گیری‌ها بود، ما در دنیای دیگری زندگی می‌کردیم. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که دولت‌ها اعم از دموکراتیک و دیکتاتوری منافع خودشان را تعقیب می‌کنند. وقتی تعقیب منافع به اصل اساسی روابط بین‌الملل تبدیل شد، یک بام و دو هوایی، پیامد منطقی آن اصل خواهد بود. نقض سیستماتیک حقوق بشر، تروریسم، جنایات جنگی و اشغالگری متحدان خوب است یا نادیده گرفته می‌شود، اما ارتکاب همین اعمال از سوی غیر متحدان بد بوده و به شدت با آن برخورد می‌شود.
در مورد خطرهای عظیم سلاح‌های هسته‌ای برای بشریت، مطابق NPT دولت‌های دارای این سلاح‌ها تعهد حقوقی و عملی داده بودند که سلاح‌های هسته‌ای خودشان را نابود سازند. آمریکا و روسیه به تنهایی دارای حدود ۱۶ هزار سلاح هسته‌ای هستند. اما کوچکترین اقدامی در این مورد صورت نگرفته است. مطابق NPT کشورهای فاقد سلاح‌های هسته‌ای مجاز نیستند به دنبال این سلاح‌ها بروند، دولت‌های غربی فقط در این زمینه فعال هستند. اما در عین حال، اسرائیل با کمک دولت‌های غربی به 200 تا ۳۰۰ بمب اتمی دست یافت.
سوم) خامنه‌ای می‌نویسد که آمریکا “با غرض پیشبرد هدف‌های خصمانه‌ خود درباره‌ جمهوری اسلامی” وارد مذاکرات هسته‌ای شد. این سخن درستی است، اما وقتی ۳۶ سال دو کشور در حالت خصمانه قرار داشته و از هیچ اقدامی علیه یکدیگر خودداری نکرده‌اند، توقع دیگری از آمریکا می‌رفت؟ مگر خود خامنه‌ای در طی همین مدت از سخنان دُن‌کیشوت‌وار علیه آمریکا دست برداشته؟
او به شدت نگران بدعهدی آمریکا در اجرای برجام است. به طور طبیعی اجرای برجام کار سر راست و کاملن رو به جلویی نخواهد بود. حتا اگر طرفین به آن پایبند باشند، توافق دشمنان بسیاری دارد که در اجرای آن اختلال ایجاد خواهند کرد. بدین ترتیب، مسیر پر فراز و نشیبی در پیش قرار دارد.
چهارم) موارد نقض برجام، همان مواردی است که در توافق هسته‌ای قید شده‌اند. خامنه‌ای نمی‌تواند شخصن مواردی را به عنوان نقض برجام تعیین کند. به عنوان نمونه او گفته "هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریم‌ها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌ نقض برجام است." حال فرض کنید که یکی از دولتمردان آمریکایی یا اروپایی طی مصاحبه‌ای بگوید "ساختار تحریم‌ها باقی مانده است"، آیا صرف بیان این مدعا، نقض حقوقی (نه اخلاقی) توافق هسته‌ای است؟
خامنه‌ای می‌گوید "در سراسر دوره‌ هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس، اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقف کند."
اگر هم دولت‌های اروپایی تحریم جدیدی تحت عنوان نقض حقوق بشر، تروریسم و موشک‌های بالیستیک وضع نکنند، کنگره آمریکا قطعن چنین خواهد کرد. فرض کنیم اوباما در 14- ۱۵ ماهی که از ریاست جمهوری‌اش باقی مانده، این نوع قوانین را وتو کند، رئیس جمهور بعدی آمریکا چه خواهد کرد؟ اگر یک تحریم جدید تصویب و قانونی شود، جمهوری اسلامی اجرای برجام را متوقف خواهد کرد؟ این عملی دور از ذهن است، مگر این که خامنه‌ای نقشه‌هایی در ذهن داشته باشد که هیچ کس از آنها با خبر نیست.
پنجم) خامنه‌ای می‌نویسد "در موارد ابهام سند برجام، ‌تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است." تفسیر موارد ابهام تابع مذاکرات هسته‌ای نخواهد بود، بلکه محصول موازنه قوای منطقه‌ای و جهانی، روابط ایران با دولت‌های غربی و آمریکا، و شعارهای نابخردانه‌ای خواهد بود که رهبران جمهوری اسلامی به سود دست راستی‌های اسرائیل سر می‌دهند و خواهند داد.
نتانیاهو که حاضر است فاجعه هوکاست را هم به گردن فلسطینیانی بیندازد که سرزمین هایشان را اشغال کرده و مرتکب جنایات جنگی علیه آنان شده، شبانه روز در حال جمع‌آوری سخنان نابخردانه رهبران جمهوری اسلامی است و از همه آنها علیه ایران و ایرانیان استفاده کرده و می‌کند.
ششم) با این‌که شورای‌عالی امنیت ملی در ۱۹ مرداد توافق هسته‌ای را با شروطی تصویب کرده بود، اما خامنه‌ای فرمان داد تا برجام در مجلس و شورای نگهبان مورد رسیدگی قرار گیرد. در این میان، اصول‌گرایان، خصوصن طیف افراطی‌شان، سخنان بسیار تندی علیه این توافق بیان کردند و آن را ننگین و ترکمنچای به شمار آوردند.
خامنه‌ای که انتشار هرگونه خبری درباره رهبران جنبش سبز و سید محمد خاتمی را ممنوع کرده است، آزادترین فضا را آگاهانه ایجاد کرد تا هر کس (موافق و مخالف) هر چه دلش می‌خواهد درباره مهم‌ترین موضوعی که به اصلی‌ترین مصداق امنیت ملی ایران تبدیل شده است، بگوید. اینک می‌نویسد "بر خود لازم می‌دانم از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه‌ ما یادآور شدند و مخصوصن از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه‌ مجلس و نیز از اعضای عالی‌مقام شورای عالی امنیت ملی که با درج ملاحظات مهم خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانه‌ ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه‌ اختلاف‌نظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقت‌نامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم.”
همه به یاد داریم که در دوران شکوهمند خامنه‌ای+احمدی‌نژاد+جلیلی هیچ کس مجاز نبود کوچک‌ترین سخنی در این مورد بر زبان جاری سازد، چه رسد به این که انتقادی در این زمینه انتشار یابد. چرا خامنه‌ای اکنون چنین کرد؟ این پرسش مهمی است که نیازمند پاسخ است.
هفتم) حسن روحانی قصد دارد تا ظرف دو ماه تمامی تعهدات ایران را عملی سازد تا به سرعت تحریم‌ها لغو شوند. دولت‌های غربی گفته‌اند که این حد از سرعت امکان‌پذیر نیست و حتا ایران اگر بتواند با چنین سرعتی پیش رود، احتمالن نمی‌توان با همین سرعت تحریم‌ها را لغو کرد. دولت‌های غربی ماه مارس را برای اجرای کلیه تعهدات ایران و لغو تحریم‌ها در نظر گرفته‌اند.
معنای این پیش‌بینی این است که هیچ تحریمی قبل از انتخابات هفتم اسفند لغو نخواهد شد. این دقیقن همان خواستی است که خامنه‌ای و اصول‌گرایان دارند. آنان نه تنها نمی‌خواهند که توافق هسته‌ای در انتخابات به سود اعتدالیون و اصلاح‌طلبان شود، بلکه قصد دارند از آن علیه دولت و اصلاح طلبان استفاده کنند.
هشتم) شروط خامنه‌ای محقق شدنی نیست. لذا فرض کنیم که مانند خطوط قرمز قبلی‌اش نادیده گرفته شود و دولت به سرعت تعهداتش را اجرایی کند. در این صورت اختلافات داخلی افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد و نامه خامنه‌ای بنزینی برای آن آتش خواهد بود. با این نامه، دیدگاه‌های افراد و گروه‌ها درباره برجام تغییر نخواهد کرد. اما مخالفان با استناد به این نامه، مصوبه مجلس و شورای عالی امنیت ملی به دولت خواهند تاخت که هیچ التزامی به خطوط قرمز تعیین شده نداشته و در زمین دشمن بازی می‌کرده و نفوذی دشمن است. خواهند گفت که مقام معظم رهبری نگرانی‌ها و بی اعتمادی خود را به فریب کاری دشمن خصوصن آمریکا بیان کرده بودند، چرا دولت خطوط قرمز را در نظر نگرفت و تن به خواسته‌های دشمنان داد؟
نهم) بدین ترتیب خامنه‌ای شخصیت مقاوم ضد آمریکایی قلمداد خواهد شد که بر سر مواضع خود ایستاد و خطوط قرمز را تعیین کرد. او مسئول پیامدهای منفی برجام نیست. او فقط و فقط از پیامدهای مثبت آن بهره مند خواهد شد. یعنی خامنه‌ای آثار مثبت توافق را می‌خواهد، اما بار سنگین گناهش را دیگران باید حمل کنند.
دهم) تاریخ و رویدادهای اجتماعی تابع خواست افراد و گروه‌ها نیستند. همان گونه که خطوط قرمز خامنه‌ای در توافق هسته‌ای به هیچ گرفته شد، ممکن است پیامدهای ناخواسته توافق هسته‌ای نیز به زیان او و نیروهای افراطی تمام شود. خامنه‌ای به خوبی واقف است که آمریکا و متحدانش به کمتر از تغییر رفتار جمهوری اسلامی راضی نمی‌شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر