۱۳۹۳/۰۸/۲۷

درسی از تشییع مردمی پیکر مرتضی پاشایی

تشییع جنازه شگفت آور مرحوم مرتضی پاشایی خواننده جوان پاپ کشور برگزار شد. مایل بودم درتشییع شرکت کنم تا از نزدیک بهتر بتوانم جامعه ام را که دراین گونه مواقع لایه های پنهان خود را آشکار می کند- همچون دریای عمیقی که با امواج خروشنده خود صدف به ساحل می آورد و برمی گردد- بشناسم اما نشد. از قبل برای جلسه ای قول داده بودم. از دوستانی که به مراسم رفته بودند و از تصاویری که در سایت‌های خبری دیدم آمده بود اندکی توانستم بفهمم امروز در جلوی تالار وحدت و خیابان‌های اطراف آن که جمعیت تشییع کننده این جوان هنرمند و محبوب تا روی پل هوایی حافظ امتداد داشته است چه گذشته است. شنیده‌ام از بعضی از شهرستان‌ها عده‌ای برای تشییع وی به تهران آمده اند.


امروز بعدازظهر در یک تماس داخلی با آیةالله هاشمی از ایشان پرسیدم در جریان مرگ این جوان هنرمند هستید؟ فرمودند بله شنیده ام. به ایشان عرض شد امروز درحد یک مرجع از تشییع جنازه وی استقبال شد و نکاتی را که بذهنم رسید مختصر خدمتشان عرض کردم. به نظر من باید در جلسات کارشناسی متعددی در رسانه ملی و درمراکز مرتبط دیگر این حادثه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارگیرد.


در این مجال قصد پرداختن به ابعاد این حادثه نیست، ولی به یکی دو نکته مهم اشاره می شود. شاید مفید باشد.
نکته اول
مرحوم مرتضی پاشایی یک خواننده سی ساله بود که چندسالی بود درمجامع هنری خوش درخشید و در بین جامعه بویژه نسل جوان کشور که امروز با حضور گسترده خود درمراسم تشییع وی علاقه خودرا به وی عملا نشان دادند محبوبیتی کسب کرد اما جدا از خلاقیت های هنری او این بیماری لاعلاج سرطان او جامعه ایرانی را که بسیاراحساسی است چند ماه دنبال خود کشاند. بنظرمن اینکه همه می دانستند این جوان عزیز رفتنی است نوعی حس همدردی را نسبت به او ایجاد کرد ورفته رفته آتش این احساس را شعله ور تر نمود تا کار بدانجا رسید که عده زیادی از مردم دراتفاقی کم نظیر در جلوی بیمارستانی که وی درآن بستری بود جمع شدند و ترانه های او را همصدا با هم خواندند.البته برای احمدرضا عابدزاده هم چینن تجمعی درجلوی بیمارستانی که وی در آن بستری بودصورت گرفت اما این حضور معنا و پیام متفاوتی داشت.
نکته دوم
این امر اما همه علت حدوث این اتفاق مهم نبود. بنظر من هرچند صدا وسیما پس از مرگ پاشایی شاید از سرناچاری به آن توجهی نشان داد اما رویکرد غیرمنطقی وی با این مساله که نزد نسل جوان از حساسیت بالایی برخوردار بود علت اصلی این حضور انبوه بود.


پرداختن رسانه ملی به بعضی مسایل و حادثه بیماری یا مرگ شخصیتهای مذهبی بطور افراطی درسطح گسترده و از شبکه های مختلف بصورت زنده می تواند دو نمونه عینی برای تحلیل این مساله باشد.
دیروز در دو کلاس درسی که داشتم، در این باره از دانشجویان نظرخواهی کردم تقریبا همه بر این مساله تکیه می کردند که پاشایی هنرمند محبوب ما جوان‌ها بود چرا رادیو تلویزیون اینگونه با بیماری او برخورد کرد که انگار نه انگار این چهره دوست داشتنی درحال رفتن از دنیاست؟
می‌گفتند مگر همه مثل مهدوی کنی باید معمم یا شخصیت سیاسی باشند که رسانه ملی برایشان سنگ تمام بگذارد؟ گفتم تا حدود زیادی حق با شماست هرچند نمی توان شخصیت کنی را به دلیل سال‌ها خدمات و مجاهداتش در انقلاب با مرحوم پاشایی مقایسه کرد.
به گمان من ما داریم اشتباه می رویم. رسانه ملی به گونه ای حرکت می کند و برنامه می سازد و نسبت به بعضی شخصیتها وجریانها موضع گیری وجهت گیری می کند که گویی همه مردم ایران حزب اللهی دو آتشه و البته ازنوع سلیقه ای خاص هستند. به گمان من باید برای تخلیه احساسات جوان های جامعه و حتی خود جامعه تدابیر بهتری اندیشیده شود.
مسئله آب بازی در پارک ها و چهارشنبه سوری و شادی‌های مردم پس از بعضی پیروزی‌های ورزشی در سطح منطقه ای و جهانی نمونه‌هایی هستند که مرتب تکرار می شوند‌اما بدانها توجه اساسی نمی شود. اگر توجه نشود مثل سیزده بدر که حتا جریان تند و ارزشی انقلاب هم حریف حذف آن نشد، واقعیت وجودی خود را بر دستگاه فرهنگی و سیاست گذاری کشور تحمیل خواهد نمود.
به نظر من این حضور استثنایی نسل جوان و غیرجوان در تشییع مرحوم پاشایی نوعی اعتراض آرام بخشی از جامعه نسبت به سیاست ها و جهت گیری‌های رسانه ملی و دستگاه‌های سیاست گذاری کشور بود. جمعیت حاضر و همه کسانی که در فضای گسترده مجازی همواره به این مساله پرداختند، با این حضور عملن خود را بردستگاه رسانه ای و غیررسانه ای کشور تحمیل کردند تا دیده شوند. آری آنها آمدند تادیده شوند و ثابت کنند کسی، هرکس باشد، نمی تواند حضورشان را نادیده بگیرد و مجبور به تحمل این حضور آنهاست.
بخشی از جامعه عملن با این حضورگسترده به بعضی مسولان و سیاست گذاران کشور هشدارداد چشمهایشان را بیشتر بازکنند و حقایق و واقعیتهای محیط اطراف خودرا دقیقتر ببینند و بدانند که نباید فقط به مسایلی که خود فکر می کنند مهم است، توجه کنند نباید فقط به تجلیل چهره های مقبول و محبوب خود بپردازند و به محبوب های نسل جوان کم اعتنا باشند.
به نظرمن این پیام بسیارمهمی بود که امیدوارم شنیده شده باشد.
غلامعلی رجایی
http://www.kaleme.com/1393/08/26/klm-202814

۱ نظر:

  1. آیةالله صانعی گفته . . . . ؟
    ما در این 36 سال چه کردیم که پس از مرگ یک روحانی تحت هر عنوانی مردم به شادمانی و ساخت لطیفه می پردازند اما درگذشت یک جوان 30 ساله که فاعل یک عمل حرام در نظام اسلامی است به چنان شکوهی برگذار می شود که نیروی انتظامی آن روز را یکی از دشوارترین روزهای امنیتی پایتخت می داند به طوری که روابط عمومی سازمان بهشت زهرا اعلام کرده که تا ساعت 10 شب مشغول متفرق کردن طرفداران مرحوم پاشایی بودند . . . .
    شرم بر ما . .
    راستی راستی که ای شرم بر همه شما آخوندها باد . . بی حیاتر و پرروتر و گستاخ تر از شما خدا نیافریده!!؟ یعنی بلد نبوده و گرنه حتمن می آفرید تا شما از رو برید!!؟؟

    پاسخحذف