۱۳۹۳/۰۸/۲۱

گلوله را آنها خوردند، ثروت مملکت را اینها! ؟

رهبر جمهوری اسلامی گهگاه محفل شعر برپا می کند و به این یا آن ترکیب در این و یا آن شعر که در برابرش خوانده می شود "به به" و "آفرین" می گوید. از توصیه ها و تاکیدهای مکررش هم اینست که باید در باره جنگ شعر گفته شود، فیلم ساخته شود، داستان و رمان نوشته شود.


چاپلوسان درگاه رهبری چیزهائی می سرایند و می سازند که ایشان را خوش آید، اما واقعیتی اگر در شعر و دیگر هنرهای ایران بخواهد منعکس شود، همانا، سرانجام آن جنگ است که در آرزوهای برباد رفته، پول های غارت شده نفت، شهرهای ویران شده جنوب که حتا خرمشهر آن را هم نتوانسته اند بازسازی کنند و . . . . نهفته است، نه در ستایش بحران و جنگ و ریختن آب به آسیاب سیاست جنگ طلبانه!
شعر زیر بازتاب واقعی بخش اصلی نتیجه جنگ است.


عده ای سرب و گلوله، عده ای میلیاردها
هر دوتا خوردند، اما این کجا و آن کجا
این یکی از سوز ترکش، آن یکی هم در سونا
هر دو میسوزند، اما این کجا و آن کجا
عده ای بر روی مین و عده ای بر بال قو
هر دو خوابیدند، اما این کجا و آن کجا
این یکی بر تخت ماساژ، آن یکی بر ویلچرش
هر دو آرام اند، اما این کجا و آن کجا
این یکی در عمق دجله، آن يکی آنتاليا 
هر دو در آبند، اما این کجا و آن کجا!
این یکی با گاز خردل، آن يكي با گاز پارس
هر دو میسازند، اما این کجا و آن کجا
عده ای کردند کار و عده ای بستند بار
هر دو فعالند، اما این کجا و آن کجا!
باکری ها سمت غرب و خاوری ها سمت غرب
هر دو تا رفتند، اما این کجا وآن کجا؟
آن یکی بر پشت تانک و آن یکی بر صدر بانک
هر دو مسئولند، اما این کجا و آن کجا؟
پیک نت هفدهم آبان نود و سه

۱ نظر:

  1. واقعیت تلخی است برآمده از تاریخ سیاه جمهوری اسلامی آخوندی! سرتاپای این رژیم همین بوده و هست!

    پاسخحذف