۱۳۹۴/۱۰/۰۲

مردها در تنهایی ورزشگاه!!؟

وقتی حق تفریح و تماشای ورزش از زنان سلب می‌شود.
در ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌خوانیم که همه انسان‌ها بی‌هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، وضعیت دارایی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادی‌های مطرح در این اعلامیه اند.
این دستمایه‌ای است برای تمامی مردان و زنان فعال در زمینه حقوق بشر تا بگویند زنان ایرانی حق ورود به ورزشگاه‌های ایران را دارند و منع زنان از حضور در ورزشگاه‌ها در ایران، به نوعی نقض آشکار حقوق بشر محسوب می‌شود. در سال‌های اخیر، موضوع ورود زنان به ورزشگاه‌های کشور، مساله مورد مناقشه میان حکومت ایران، فعالان حقوق بشر و برخی جریانات اصلاح‌طلب بوده است.


جریان خودجوش روسری سفیدها در سال ۱۳۸۴ هجری خورشیدی و ساعاتی پیش از آغاز بازی ایران و بحرین، جرقه‌های اولیه اعتراض‌های مدنی زنان ایرانی را برای به‌دست آوردن یک حقوق برابر در ایران، زد. در ۱۸ خرداد ۱۳۸۴، هنگامی‌که فعالان زن زیر عنوان کمپین روسری سفیدها در برابر استادیوم آزادی جمع شدند و خواهان تماشای مسابقه ایران و بحرین بودند، تعداد آن‌ها فقط ۳۰ نفر گزارش شد. هشت سال بعد اما، خبرگزاری فارس تعداد زنانی که خواهان ورود به استادیوم بودند را ۷۰ نفر نوشت و یک شاهد عینی هم به دویچه وله گفت که حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ زن در برابر در شرقی ورزشگاه تجمع کرده بودند. شماری از آن گروه به دلیل سرکوب‌های حاکمیت، ایران را ترک کردند.


آسیه امینی، از فعالان حقوق زنان و یکی از همان روسری سفیدها که اکنون مقیم نروژ است، در مورد دلایل شکل گرفتن آن کمپین و این‌که آیا چنین کمپین و جریانی بعد از گذشت بیش از یک دهه، به هدف خود رسیده یا نه چنین می‌گوید. "اساسن به این مقوله به‌صورت تک‌بعدی و تک هدفی نگاه نمی‌کنم. کمپین روسری سفیدها صاحب چندین هدف بود. مثل نشاندن یک قطعه پازل در جای خودش، مثل توجه گرفتن از جامعه، مثل بیدار کردن رسانه‌ها، مانند توجه به نابرابری‌هایی که حتی در ورزش هم دیده می‌شود. ما در بخشی از اهداف به نتیجه رسیدیم و در بخشی نه! زمانی ورود زنان به ورزشگاه‌ها کمترین اهمیتی برای مردم عامی نداشت اما ما به جایی رسیدیم که مسئولان خودشان را مسئول پاسخگویی در قبال این خواسته دیدند. من به این قضیه نه نگاه صفر دارم و نه صد.
جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه‌ها فقط تضییع حق زنان نیست. هیچ مردی که تنها بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی به ورزشگاه رفته باشد، نتوانسته مادر، خواهر، همسر، دوست‌دختر یا دختر خودش را همراه خود به ورزشگاه ببرد. ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه جلوگیری از شکل گرفتن یک بستر خانوادگی در ورزشگاه‌ها نیز هست.


مخالفان جدی
۲۳ خرداد ماه سال جاری و در حالی‌که به نظر می‌رسید وزارت ورزش با همکاری دولت در حال فراهم کردن بستری برای ورود زنان ایرانی به ورزشگاه‌های کشور است، شماری از روحانیون در نامه‌ای به علی خامنه‌ای، خواستار جلوگیری از این اتفاق شدند. این روحانیان از حضور زنان در ورزشگاه‌ها به‌ عنوان فتنه آخرالزمان یاد کردند و از رهبر جمهوری اسلامی خواستند تا جلوی آن‌چه را که سیل بنیان‌کن تهاجم فرهنگی نامیده شده، سد کند. این اطلاعیه زنانی را که خواهان حضور در ورزشگاه و تماشای مسابقات هستند، زنان هرزه خوانده و تهدید کرده که امت حزب‌الله، پیش از آشکار شدن فحشای زنان هرزه، به‌ پا می‌خیزد. این اتفاق زمانی روی داد که شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده درباره ورود زنان به ورزشگاه‌ها اعلام آمادگی کرده بود.
هر چند همین مقام مسئول پس از تجمع اعتراض‌آمیز دلواپسان مقابل وزارت ورزش و جوانان و اعتراض مستقیم به او، نظرش را تغییر داد و چنین گفت. "وقتی معاونت به موضوعی می‌پردازد، نمی‌تواند به این معنی باشد که ما تمامی کارها و فعالیت‌های خود را تعطیل کرده و فقط به این موضوع متمرکز بشویم."
دلایل مخالفت تندروها در ایران برای حضور بانوان در ورزشگاه عمدتن در دو مساله خلاصه می‌شود. مورد نخست، پوشش مردان ورزشکار و دوم، جو نامناسب ورزشگاه‌های کشور.
آسیه امینی، کنشگر حقوق زنان چنین می‌گوید. "هرگز تا امروز ثابت نشده است که عدم حضور زنان در هر محیطی یا جداسازی جنسیتی در بخش‌های مختلف جامعه، باعث بهبود فرهنگ گفتاری و رفتاری می‌شود. این جداسازی‌ها هرگز باعث کم شدن خشونت‌های اجتماعی یا فساد و فحشا هم نبوده است. پس وقتی اصل خالی‌سازی جامعه از وجود زنان در جمهوری اسلامی هرگز جوابگو نبوده، چرا باید این اتفاق همچنان در ورزشگاه‌ها رخ دهد؟ ما هرگز در تاریخ ورزش کشورمان این میزان خشونت در ورزشگاه‌ها نداشته‌ایم و این روند قطعا سیری صعودی هم خواهد داشت. تجربه ثابت کرده است که وجود خانواده در جامعه، فضا را نرم می‌کند. دقیقا خشونت در مقابل خانواده‌ها به حداقل می‌رسد. ما معتقدیم ورزشگاه‌ها با حضور مادران، دختران و همسران مردها فضایی سالم‌تر خواهد داشت."


جای خالی خانواده
روزنامه اعتماد در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۲ گزارشی منتشر کرد در مورد دخترانی که با لباس مبدل و با شمایلی پسرانه وارد ورزشگاه‌های کشور شده بودند. چهار دختر که برای تماشای بازی‌های باشگاهی و ملی به ورزشگاه آزادی رفته بودند در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه اعتماد از تجربه خود گفته بودند. گزارشی که بعدها دستمایه‌ای شد برای ساخت فیلمی به نام آفساید به کارگردانی جعفر پناهی. در این گزارش دختری به نام سارا.ن از تجربه حضور خود در ورزشگاه به همراه پدرش چنین گفته بود. "برای تماشای بازی پرسپولیس مقابل ملوان به ورزشگاه آزادی رفتیم. دقیقه‌های اول بازی از روی هیجان جیغ زدم و اطرافیانم متوجه شدند که من دختر هستم. بعد از آن، تمام مردهایی که کنار ما بودند به هم تذکر می‌دادند که مراقب حرف‌هایی که می‌زنند باشند چون اینجا یک دختر نشسته است.
محمدامین قانعی راد، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور هم از حضور زنان در ورزشگاه‌ها دفاع کرده است. "متاسفانه هرگز توجهی به جنبه‌ها و تاثیرگذاری مثبتی که حضور خانم‌ها قادر است در ورزشگاه‌ها ایجاد کند، نشده است. زنانی که در ورزشگاه حضور پیدا می‌کنند، مادران کنونی و آینده کشور ما هستند. بدون شک حضور آن‌ها در این عرصه می‌تواند در انتقال فرهنگ ورزشکاری و ورزش‌دوستی به فرزندان و اعضای خانواده آن‌ها مؤثر باشد.ما همیشه این گلایه را مطرح کرده‌ایم که چرا کودکان و نوجوانان ما به قدر کافی به ورزش نمی‌پردازند. لازمه تحقق چنین هدفی برخورداری پدر و مادر از درجه‌ای از سواد ورزشی است. این سواد از طریق ورزشکار بودن و ورزش دوست بودن به فرزندان منتقل می‌شود."

جداسازی غیرقانونی است.
در ماده شانزدهم اعلامیه حقوق بشر، بند سوم، می‌خوانیم که خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله جامعه و حکومت نگاهداری شود.
هر چند جمهوری اسلامی مدعی می‌شود که منع ورود زنان به ورزشگاه‌های کشور، بر اساس موازین شرعی است، اما نسرین ستوده، به‌ عنوان وکیل و مدافع حقوق بشر در ایران، معتقد است که تحقق حقوق بشر هر چند به بسترهایی نیاز دارد اما در نهایت احقاق این حقوق به فعالیت‌های تک‌تک شهروندان در داخل کشور بستگی دارد. مثلن ما به توافق لوزان به‌ عنوان بستری برای احقاق حقوق بشر نگاه می‌کنیم اما فقط این توافق کافی نیست. تحقق حقوق بشر به فعالیت‌ها و خواسته‌های آحاد ملت نیاز دارد. حضور زنان در ورزشگاه‌ها نیازمند تلاش همگانی است ولی حکومت ایران هیچ علاقه‌ای به حضور خانواده‌ها در کنار هم‌، روی سکوهای ورزشگاه‌ها ندارد.
اشاره او به‌صورت مستقیم به هم‌راستایی مردان در کنار زنان برای حضور در ورزشگاه‌های کشور است. اتفاقی که در اعتراض‌های روسری سفیدها چه در سال ۱۳۸۴ و چه در سال جاری رخ داد و بعضی مرد‌ها در بیرون از ورزشگاه با زنان همراه شدند.  در عین‌ حال درسال جاری و در جریان مسابقات لیگ جهانی والیبال، بعضی از مردان یا کودکانی که به ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی رفته بودند، پلاکاردهایی را به همراه داشتند که می‌خواستند جای خالی و دل‌تنگی خود به مادرشان را نشان دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر