۱۳۹۳/۰۵/۲۹

تکامل یا فرگشت



متن زیرنویس:
تکامل یا فرگشت چيست؟
فرگشت، پيشرفت و توسعه‌ي زندگي بر روي زمين است. اين فرايندي است که ميلياردها سال پيش آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. فرگشت به ما مي‌گويد که توسعه‌ي تنوع بسيار زياد زندگي چطور ممکن است و به ما نشان مي‌دهد که چطور تک‌ ياخته‌ي اوليه مي‌تواند تبديل به ميليون‌ها گونه‌ي زنده‌‌ي متفاوتي شود که امروز مي‌بينيم.
فرگشت همچنين پاسخ سوالي است که همه‌ي ما وقتي دکسِند و گريت دِين (دو نژاد سگ) را کنار هم مي‌بينيم، از خود مي‌پرسيم چطور ممکن است نياکان ما زادگاني داشته باشند که با آنها خيلي متفاوت باشند؟ براي پاسخ به اين سوال، ما مي‌خواهيم روي جانوران تمرکز کنيم (جداي از ديگر شکل‌هاي حيات مانند قارچ‌ها و گياهان).
اولين سوال اين که چطور يک حيوان مي‌تواند به گونه‌اي کاملن جديد از حيوانات توسعه پيدا کند؟ اما قبل از آن يک سوال فوري: يک گونه دقيقن چيست؟ يک گونه، اجتماعي از حيوانات است که قادرند با هم فرزنداني را توليد کنند و آن فرزندان نيز همچنين قادرند در نوبت بعدي توليد مثل کنند. براي درک بهتر اين پاسخ، ما نياز داريم تا نگاه نزديک‌تري به اين نکات بيندازيم: منحصر به فرد بودن موجودات زنده، از طريق توليد فرزندان زياد و وراثت تضمين مي‌شود و نکته‌ي دوم هم، انتخاب است. بگذاريد با “منحصر به فردي” آغاز کنيم، هر موجودي که وجود دارد منحصر به فرد است و اين مسئله براي فرگشت ضروري است. اعضاي يک گونه ممکن است در ظاهر بسيار به هم شباهت داشته باشند؛ با اين حال، همه‌ي آنها خصوصيات و ويژگي‌هاي اندکي متفاوت نسبت به يکديگر دارند. آنها ممکن است کمي بزرگتر، چاق‌تر، قوي‌تر يا جسورتر از بقيه‌ي دوستان خود باشند.
خوب، دليل اين تفاوت‌ها چيست؟
بياييد نگاهي نزديک‌تر به يک موجود بيندازيم. هر موجودي از سلول‌ ساخته شده است. اين سلول‌ها يک هسته دارند. هسته شامل کروموزوم‌ها است و کروموزوم‌ها DNA  را نگه‌داري مي‌کنند. اين DNA شامل ژن‌هاي مختلفي است و اين ژن‌ها هستند که حامل اطلاعات زندگي مي‌باشند. آنها شامل دستورالعمل‌ها و سفارشاتي براي سلول‌ها هستند  و ويژگي‌ها و خصوصياتي که موجودات زنده دارند را تعيين مي‌کنند.  و دقيقا همين DNA است که در هر موجود زنده‌اي منحصر به فرد است.  اين DNA از هر فردي به فرد ديگر کمي متفاوت است به همين دليل است که هر شخصي ويژگي‌هايي اندکي متفاوت نسبت به ديگران دارد.
اما چگونه محدوده‌ي عظيمي ازDNA به وجود آمد؟ يکي از عوامل کليدی توليد زياد فرزندان است. در طبيعيت، ما مي‌توانيم مشاهده کنيم که موجودات عمومن فرزنداني بيشتر از آنچه که براي بقاي گونه‌ي آنها ضروري است توليد مي‌کنند و در نتيجه خيلي از اين فرزندان با مرگ زودرس مي‌ميرند. اغلب تعداد فرزندان بيش از آن است که محيط زندگي قادر به حمايت از آنها باشد. اين يکي از دلايل افزايش تنوع در يک گونه است. وقتي تعداد فرزندان توليد شده بيشتر باشد تفاوت‌هاي کوچکِ بيشتري اتفاق مي‌افتد و اين چيزي است که طبيعت مي‌خواهد هر چقدر تفاوت‌هاي کوچکِ بيشتري که ممکن باشد.
دومين دليل عمده‌ي منحصر به فرد بودن افراد در خودِ وراثت اتفاق مي‌افتد. .وراثت يعني انتقال DNA به فرزندان که دو عامل خيلي جالب در اين فرايند نقش دارد. یکی نوترکيبي و  دیگری جهش.
نوترکيبي، مخلوط شدن تصادفيِ DNA دو موجود است. وقتي دو موجود عاشق شده و جفت گيري مي‌کنند، ژن‌هاي خود را دو بار با هم ترکيب مي‌کنند. بار اول، آنها اين کار را جداگانه، زماني که ،گامت‌ها را توليد مي‌کنند انجام مي‌دهند. منظور از گامت همان سلول‌هاي اسپرم و تخمک مي‌باشد. گامت‌ها نصف ژن‌ها را مي‌گيرند و با هم مخلوط مي‌کنند.
نوترکيبي دوم زماني اتفاق مي‌افتد که يک نر، ماده‌اي را باردار مي‌کند. هر کدام از والدين 50 درصد از DNA را فراهم مي‌کنند؛ به عبارت ديگر، 50 درصد از ويژگي‌ها و خصوصيات منحصر به فرد خود را. سپس اينها دوباره ترکيب يا مخلوط مي‌شوند و نتيجه، يک زاده‌ي جديد است. اين زاده‌ها ترکيبي تصادفي از DNA  را دارند، يعني ويژگي‌ها و خصوصيات والدين خود را.
اين کار تنوع و تفاوت‌هاي درون يک گونه را افزايش مي‌دهد. اما جهش‌ها همچنين براي فرگشت نيز مهم هستند. جهش‌ها تغييرات تصادفي در DNA هستند. جهش‌ها همچنين مي‌توانند به عنوان  کپي شدن اشتباهات در DNA تعريف شوند که به وسيله‌ي سموم و ديگر مواد شيميايي و يا پرتوها ايجاد مي‌شوند.
يک جهش زماني به وجود مي‌آيد که بخشي از DNA تغيير کند. اين تغييرات اغلب منفي هستند، و ممکن است نتايجي مانند بيماري سرطان داشته باشند. با اين حال، آنها همچنين ممکن است اثراتي خنثي و يا مثبت داشته باشند مانند رنگ آبي چشم در انسان‌ها، که نتيجه‌ي يکي از همين جهش‌هاي تصادفي است.
در همه‌ي موارد، جهش بر روي يک گامت تأثير مي‌گذارد که ممکن است يک سلول اسپرم يا تخمک باشد زيرا تنها DNA موجود در گامت‌ها است که به فرزندان منتقل مي‌شود. دليل اينکه ما از اندام‌هاي جنسي خود در طول عکس برداري اشعه ايکس محافظت مي‌کنيم همين است در حالي که ديگر اعضاي بدن در معرض خطر نيستند. به طور خلاصه، در فرايند وراثت، موجودات خصوصيات خود را به صورت DNA  به فرزندان منتقل مي‌کنند.  نوترکيبي و جهش DNA را به گونه‌اي تغيير مي‌دهند که هر کودک نسبت به برادر و خواهر خود متفاوت به نظر مي‌رسد و ترکيبي تصادفي از خصوصيات والدين خود را دريافت مي‌کند.
در اينجا يک واژه‌ي کليدي وجود دارد: تصادفي!
تمام اين فرايندها بر پايه‌ي شانس هستند. نوترکيبيِ تصادفي و جهش‌ها در افرادي با مخلوطي تصادفي از ويژگي‌ها و خصوصيات نمود مي‌يابند که به نوبت اينها را به طور تصادفي مخلوط کرده و به نسل بعد منتقل مي‌کنند؛ اما چطور مي‌تواند تا اين حد بر پايه‌ي شانس باشد. وقتي که مي‌بينيم موجودات زنده به طور کاملي با محيط زندگي خود سازگار شده‌اند، براي مثال، حشره‌ي چسبناک، مرغ مگس، و ماهي قورباغه‌اي؟
پاسخ اين سوال توسط نکته‌ي کليديِ دوم فراهم مي‌شود: انتخاب!
هر فردي در معرض فرايند انتخاب طبيعي است. همانطور که ياد گرفتيم، هر شخص تا حدي با دوستان خود متفاوت است و گوناگوني وسيعي در يک گونه وجود دارد. تأثيرات محيطي بر روي موجودات زنده اثر مي‌گذارند. اين فاکتورهاي انتخابي شامل: شکارچيان، انگل‌ها، حيواناتِ، گونه‌هاي مشابه، سموم، تغييرات محل سکونت يا آب و هوا هستند.
انتخاب، فرايندي است که همه‌‌ي افراد در معرض آن هستند. هر موجود مخلوطي منحصر به فرد از ويژگي‌ها و خصوصيات را دارد. اين مخلوط به آنها کمک مي‌کند تا در محيط زيست خود زنده بمانند، يا نه، برعکس اين اتفاق افتد. هر کسي با ترکيبي نامناسب از محيط جدا خواهد شد. آنهايي که ترکيب درستي دارند زنده مي‌مانند، و مي‌توانند ويژگي‌ها و خصوصيات مفيد خود را به نسل بعد منتقل کنند. به همين دليل است که تنوع بسيار مهم است. به همين دليل است که موجودات خيلي تلاش مي‌کنند تا فرزنداني توليد کنند که تا جاي ممکن با يکديگر متفاوت باشند. آنها اين احتمال را افزايش مي‌دهند که حداقل يکي از فرزندان بتواند فرايند انتخاب طبيعت را با موفقيت طي کند. آنها شانس بقاي خود را افزايش مي‌دهند. يک مثال خوب از اين را مي‌توان در گروهي از سهره‌هايي که در يک جزيره‌ي دور زندگي‌ مي‌کنند مشاهده کرد. آنها يکي از مشهورترين حيواناتِ دنياي علم هستند. پس از اينکه کاشف آنها، چارلز داروين آنها را يافت، به نام سهره‌هاي داروين شناخته مي‌شوند و اين داستان آن سهره‌هاست.
چند صد سال پيش، يک گروه کوچک از سهره‌ها احتمالا توسط يک طوفان بزرگ، به جزيره‌ي گالاپاگوس در ميانه‌ي اقيانوس آرام آورده شدند. سهره‌ها خود را در محيطي يافتند که کاملن براي آنها جديد بود، يک بهشت سُهره‌ای واقعي: غذاي فراوان و بدون شکارچي. آنها به سرعت و به مقدار زيادي توليد مثل کردند. جزاير به زودي مملو از سهره شدند. اين به اين معني بود که منابع غذايي به طور فزاينده‌اي شروع به کمياب شدن کردند. بهشت سهره‌ها توسط قحطي تهديد شد و دوستان سهره با هم رقيب شدند. اين زماني بود که فرايند انتخاب مداخله کرد. تفاوت‌هاي شخصي و کوچک آنها، و در اين مورد تفاوت‌هاي کوچک در منقارشان، به اين معني بود که بعضي از پرنده‌ها مي‌توانند از رقابت با دوستان سهره‌ي خود اجتناب کنند. منقار بعضي از سهره‌ها براي بيرون کشيدن کرم‌ها از زمين مناسب‌تر بود. ديگر سهره‌ها مي‌توانستند بهتر از منقار خود براي شکستن دانه‌ها استفاده کنند. سهره‌ها در نهايت توانستند مکان مناسبي را در اکوسيستم براي خود بيابند. در اين مکان‌ها، آنها از رقابت‌هاي افراطي در امان بودند. آنها به زودي شروع به جفت گيري با سهره‌هايي کردند که از منطقه‌ي يکساني استفاده مي‌کردند. در طول نسل‌هاي بسيار، اين خصوصيات افزايش يافت، و سهره‌ها را قادر ساخت تا از مکان خود در اکوسيستم با موفقيت استفاده کنند. تقاوت‌ها بين بيرون آوردندگان کرم و دانه شکن‌ها آنقدر زياد شد که ديگر نمي‌توانستند با هم جفت گيري کنند. در نتيجه گونه‌هايي متفاوت شکل گرفتند. امروز، 14 گونه‌ي مختلف از سهره‌ها در جزاير گالاپاگوس زندگي‌مي کنند. همه‌ي آنها نوادگان همان گروه اوليه از سهره‌ها هستند.
اينگونه است که گونه‌هاي مختلف توسط فرگشت خلق مي‌شوند: از طريق تأثيرات متقابل افراد منحصر به فرد، توليد زياد فرزندان، نوترکيبي و جهش در وراثت و در نهايت از طريق انتخاب.
چرا اين مسئله خيلي مهم است؟
اين به ما مي‌گويد که تنوع زندگي از کجا آمده است، و چرا موجودات زنده تا اين حد کامل با محل سکونت خود سازگار شده‌اند. البته به طور شخصي بر روي ما هم تأثير مي‌گذارد. هر فردي نتيجه‌ي 3.5 ميليارد سال تکامل (فرگشت) است و اين شامل شما نيز مي‌شود. نياکان شما براي زنده ماندن مبارزه کردند و سازگار شدند. اين بقا چيزي به شدت نامعلوم بود، اگر اين حقيقت را در نظر بگيريم که 99 درصد از گونه‌هايي که تا به حال زندگي کردند منقرض شده‌اند، آنوقت شما مي‌توانيد خود را بخشي از يک داستان موفقيت در نظر بگيريد. دايناسورها از بين رفتند، اما شما زنده هستيد و اين ويدئو را تماشا مي‌کنيد، زيرا شما بسيار خاص هستيد، درست مانند تمام ديگر موجوداتي که امروز زندگي‌ مي‌کنند:
غير قابل توليد دوباره و منحصر به فرد در جهان هستي!
http://www.drnayerimehbang.com/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر