۱۳۹۴/۱۲/۱۴

مرگ واعظ‌‌ طبسی و بحران جانشینی در جمهوری اسلامی!؟

به فاصله کوتاهی پس از انتشار خبر مرگ واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی، گمانه‌زنی‌ها درباره جانشین او آغاز شد. چه کسی کلیددار ثروتمند‌ترین بنیاد مذهبی جمهوری اسلامی خواهد شد؟
یک سال پیش و پس از آن‌که مدت‌ها تیم پزشکی تلاش کرد تا مرگ مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان را به تأخیر بیاندازد، اعضای مجلس خبرگان هم تن به انتخاب رئیس تازه ندادند و نشست خبرگان زیر سایه نام رئیس خوابیده بر تخت بیمارستان برگزار شد.


پس از اعلام رسمی خبر درگذشت مهدوی کنی، رایزنی و گمانه‌زنی‌ها برای رئیس جدید مجلس خبرگان شدت گرفت. هاشمی رفسنجانی به دنبال آن بود و شاید حق خود می‌دانست که به عنوان یکی از موثر‌ترین بازماندگان نخستین نسل روحانیت به قدرت رسیده در جمهوری اسلامی، در مقام رئیس مجلس خبرگان قرار بگیرد.
اما آن‌گونه که هاشمی و نزدیکان او روایت کردند، رهبر جمهوری‌اسلامی با ریاست او مخالف بوده و در ‌‌نهایت هم محمد یزدی یکی دیگر از روحانیون سالخورده جمهوری اسلامی بر جایگاه ریاست خبرگان نشست. محمد یزدی اعتبار و جایگاهی را که مهدوی کنی چه در میان روحانیت سنتی ایران و چه در میان نیروهای سیاسی همسو داشت، هیچ‌گاه به‌دست نیاورد و در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری هم از راه‌یابی به مجلس بازماند تا سرنوشت رئیس بعدی مجلس خبرگان رهبری به ماه‌های آینده سپرده شود.
اکنون مرگ واعظ طبسی با ثروت چندین میلیارد تومانی آینده یکی از بزرگ‌ترین بنیادهای مذهبی و اقتصادی جمهوری اسلامی را در ابهام قرار داده است. چه کسی کلید‌دار مجموعه‌ای خواهد شد که علاوه بر بنگاه‌های اقتصادی بی‌شمار، در مدیریت حوزه‌های علمیه نیز از حکومت مرکزی مستقل است و بدون جلب رضایت آن، پیشبرد برخی از امور سیاسی و اقتصادی در خراسان ناممکن؟
بر اساس گزارشی که صبح جمعه، ۱۴ اسفند خبرگزاری قرآنی جمهوری اسلامی «ایکنا» منتشر کرد ابراهیم رئیسی دادستان کل جمهوری اسلامی اصلی‌ترین گزینه برای جانشینی واعظ‌‌‌ طبسی است. این خبرگزاری همچنین از محمد محمدی‌ری‌شهری، محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران و محمد سعیدی تولیت آستان حضرت معصومه و امام جمعه قم، به‌عنوان دیگر گزینه‌های احتمالی تولیت امپراتوری آستان قدس نام برد.

جمهوری اسلامی و بحران جانشینی
نسل نخست رهبران جمهوری اسلامی از ۷۰ سالگی عبور کرده‌اند. گروهی از آن‌ها که نگاهی غیرهم‌سو با علی خامنه‌ای دارند، از دایره قدرت اصلی دور شده و در مراکز علمی و فقهی فعالیت می‌کنند، به‌گونه‌ای که در انتخابات خبرگان رهبری برخی از آنان از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. از سوی دیگر نسل دوم روحانیتی که به قدرت نزدیک شده است، دارای اعتبار و پایگاهی نیست که نسل نخست روحانیون صاحب قدرت در میان روحانیت سنتی و بخشی از جامعه از آن برخوردار بودند. آن هاله قدسی که روحانیت نسل نخست به دور خود تنیده بود در دهه‌های گذشته ترک برداشته و حتا در درون نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی، نسل میانسال روحانیت فاقد اقتدار لازم  برای در اختیار گرفتن قدرت است.
پیش از انتخابات خبرگان رهبری برخی گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌های سیاسی مبتنی بر این نظر بودند که رهبر جمهوری اسلامی می‌خواهد پیش از آن‌که بمیرد جانشین خود را تعیین کند. سخنان او در جمع فرماندهان نظامی درباره شرایط بعد از رهبری خودش هم این گمانه‌زنی را تقویت کرد. از همین دیدگاه بود که به باور گروهی چون پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، سرنوشت آینده جمهوری اسلامی را مشخص می‌کند، اهمیتی بیش از گذشته یافت و دو جریان صاحب قدرت تلاش کردند که اکثریت را به دست بگیرند. اما آنچه که پس از درگذشت مهدوی‌کنی در مقام رئیس مجلس خبرگان رهبری، دبیر جامعه روحانیت مبارز و رئیس دانشگاه امام صادق نشان داد، هیچ یک از جانشینان او در این سه نهاد نتوانستند اعتبار و جایگاه او را به‌دست بیاورند. می‌توان چنین سرنوشتی را برای آستان قدس رضوی نیز متصور بود. کدام یک از گزینه‌هایی که قرار است جانشین او شوند، می‌توانند همچون او امپراتوری مالی و مذهبی را اداره کنند و از دایره نفوذ خود بهره ببرند؟
این دو جانشین می‌تواند تصویری از بحران جانشینی برای رهبر جمهوری اسلامی نیز ایجاد کند. چه کسی می‌تواند پس از او بر همه دستگاه‌های تحت نظر سلطه یابد و سلطه‌اش از سوی دیگران پذیرفته شود؟
http://www.radiozamaneh.com/264674

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر