یک وکیل
دادگستری از تجربه خود در یک پرونده مربوط به فضای مجازی میگوید: «موکلم به اسم
شرکت در تظاهرات جنبش سبز بازداشت شده بود و مسئله ظاهرا جدی نبود، اما وسایلی را
که از خانه او برده بودند کنترل کردند.
روی کامپیوتر بیانیه و فیلمهای مربوط به تظاهرات پیدا شده بود که
وزارت اطلاعات اصرار داشت این فیلمها توسط موکل بنده برای سایتهای خارج کشور
ارسال شده است. ما با توجه به استناداتی که صورت دادیم اعتراض کردیم و قاضی پرونده
دستور داد کامپیوتر برای کارشناسی مجدد به مرجع دیگری داده شود که این کار نیز
بدون حضور بنده یا موکلم انجام شد. در آخر قاضی اعلام کرد که طبق نظر اعلام شده
این فیلمها از طریق دستگاه موکل بنده ارسال شده است و حکم صادر شد. من به جهت
آشنایی نزدیک با خانواده موکلم اطلاع دقیق داشتم که موکل من صرفا این فیلمها را
از روی اینترنت دانلود کرده است و گزارش، خلاف واقع است.»
تاوان آشنایی یک
شهروند اهل سنت با پلیس سایبری در ایران، یک سال زندان بوده است.
این شهروند بلوچ میگوید که به دلیل بحثی پیرامون مقایسه جایگاه
خلافت و جایگاه امامت در بین اندیشههای اهل سنت و شیعیان، توسط پلیس بازداشت و
بعد از آن تحویل وزارت اطلاعات شده است. او
میگوید که از همان ابتدا گفتند عضو گروه جندالله هستی و شروع کردند به توهین و
مرا زدند. از ما زیاد دستگیر میکنند، ولی فکر میکردیم اطلاعات فقط میگیرد.
پلیس فتا زیرنظر پلیس امنیت است، مثل وزارت اطلاعات بازجویی میکنند و کتک میزنند.
آنها تمام صفحاتی که اهل سنت حاضر باشند را زیر نظر دارند و کسانی که حرفی مینویسند
را شناسایی میکنند.
یک وکیل دادگستری با اعلام اینکه در زمینه پروندههای مربوط به فضای
مجازی در سیستم قضایی ایرانی امکانی برای دفاع قانونی وجود ندارد میگوید، قضات
دستگاه قضائی تخصصی در زمینه فناوریهای کامپوتری ندارند و در این پروندهها همه
چیز بر میگردد به گزارش وزارت اطلاعات یا پلیس فتا یا در مواردی اداره آگاهی. قاضی گزارش این مراجع را به عنوان نظر کارشناسی قبول
دارد و بعید است بتوان به قاضی اثبات کرد که واقعیت چیز دیگری است. در عمل چیزی که
اتفاق میافتد این است که شاکی و مرجع کارشناسی این پروندهها یکی است و شاکی علیه
خودش نظر کارشناسی نمیدهد.
یک استاد
دانشگاه و کارشناس فناوری اطلاعات درباره میزان اهمیت دادن به مسائل امنیتی و اصول
حفظ حریم شخصی توسط کاربران ایرانی اینترنت میگوید، در کشور ما از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، فعالیت سیاسی نیز
صورت میگیرد و با توجه به نوع نگاه حاکمیت به فعالیتهای سیاسی که با عنوان
تبلیغ علیه نظام و براندازی به آن نگاه میشود، این حوزه زیر ذرهبین است. نکتهای
که من میخواهم روی آن تاکید کنم این است که کاربران فارسی زبان اینترنت در
موقعیت برابر و نزدیک به هم نیستند.
کاربران اولیه و
قدیمی این فضا دانشگاهیان و ایرانیان خارج از کشور هستند. فعالیت سیاسی از طریق
دنیای مجازی نیز بیشتر در بین این دو گروه رواج دارد. چه از نظر حقوقی و چه از نظر
فنی، وضعیت یک کاربر ایرانی در کشور آلمان یا آمریکا با وضعیت کاربر داخل کشور فرق
دارد. دسترسی به اطلاعات افراد خارج از ایران نیاز به هک شدن فرد مورد نظر دارد،
اما بسیاری از اطلاعات کاربر داخل ایران از طریق شرکت مخابرات و آی.اس.پی. ها به
راحتی قابل دریافت است.
به گفته این کارشناس مشکل اینجاست که فردی که تازه وارد فضای مجازی
یا شبکههای اجتماعی میشود با یک الگوی مناسب استفاده از فضای مجازی مواجه نمیشود
و بین الگوهای مختلف استفاده از اینترنت، جذب الگوهایی میشود که مناسب شرایط
کاربر ایرانی نیست. من این وضعیت را با وضعیتی مقایسه میکنم که یک کودک از طریق
دوستان خود در کوچه و مدرسه با مسائل جنسی آشنا شود. قاعدتا این طریقه آشنایی،
شیوه مناسبی نیست.
یکی از فعالان
اجتماعی ایران که از نظر دستگاه قضائی در زمینه اطلاع رسانی در زمینه فعالیتهای
خود مجرم شناخته شده و حکم تعلیقی دریافت کرده است میگوید بخشی از اطلاعاتی که
جمعآوری میکنند از طریق آیدیهایی است که درست میکنند و اطلاعات جمع میکنند.
با دقت در انتخاب تنظیماتی که وجود دارد و نپذیرفتن ارتباط با افراد غریبه میشود
تا حد زیادی این مشکل را بر طرف کرد. اشتباه من این بود که چون فکر نمیکردم روی
فعالیتهای اجتماعی حساسیت داشته باشند همه را میپذیرفتم ولی حالا یاد گرفتهام
که فقط با کسانی که از آنها شناخت کافی دارم ارتباط برقرار کنم.
یکی از شهروندان
کشورمان که به دلیل کنجکاوی درباره مذهب بهائیت دچار مشکل شده است، میگوید من
دو اکانت فیسبوک داشتم. یکی به اسم خودم و یکی به اسم دیگر. اشتباهی که کردم این
بود که دوستانم اکانت دوم را میدانستند مال من است و در کامنتها مرا به اسم
اصلی خودم صدا میکردند. در یکی از کامنتها دوستم نوشته بود فلانی یادش بخیر شب
عید چقدر خوش گذشت، دوباره به ما سر بزن و از این حرفها. عکس مهمانی شب عید را
روی صفحه دوستم پیدا کرده بودند و از روی عکس فهمیده بودند من کی هستم. ده روز در
انفرادی خواهش و التماس کردم که بابا من اصلاً اعتقاد ندارم، من بهایی نیستم. به
خرجشان نمیرفت.
ايجاد اشتغال مردن براى نوكرهاى دور و ورشون! ساعتى حقوق ميدهن بهشون يا ماهيانه يا هفتكى يا مورديشو نمى دانم! اما خوب بايد الاف و بيكاران و بيسوادان و مفت خوران دورو ورشون را كه تعدادشون بيشمار هست را بايد جورى مشغول كنند كه بيمه و مزايا هم بهشون برسه!
پاسخحذف