میگوید
عدد یازده عدد مرگ است؛ یازده طناب دار در حیاط زندان قزلحصار سایه وحشت روی تمام
سالنهای واحد دو انداخته است. افتخار مسئولان هم این شده که این دارها را برقی
کردهاند.
وقتی
قرار میشود در مورد برقی شدن این دارها توضیح دهد، لحن صدایش عوض میشود و مِنمِن
کنان میگوید: خواهرم من آنجا نرفتم. هنوز نوبتم نشده و امیدوارم هیچ مسلمانی .
. . اصلن هیچ کافری هم پاش به آنجا نرسد . . ، اما خب بچههایی که رفتهاند و گاهی
برگشتهاند تعریف میکنند. داستان این است که قبلن چهارپایه را از زیر پای این
یازده نفر میکشیدند اما الان با فشار دادن یک . . . نمیدانم کلید گذاشتند یا
دکمه . . ، نمیدانم . . . زیر پای آدم را خالی میکنند.
اینها
حرفهای یکی از زندانیان محکوم به اعدام محبوس در واحد دو زندان قزلحصار است. یکی
از هزاران نفری که از یک طرف زمزمههای مرتبط با تغییر قوانین مربوط به مجازات
جرائم مواد مخدر و حذف اعدام، بیش از گذشته به زندگی امیدوارشان کرده و از طرف
دیگر، سرعت اجراهای احکام اعدام که نسبت به گذشته افزایشی بیسابقه داشته، ترس و
وحشت از قربانی شدن در این مقطع زمانی را به جانشان انداخته است. تنها در ۱۷ روز از ماه خرداد، ۲۰۶ نفر اعدام شدهاند که به
طور متوسط میشود حدود هر دو ساعت یک نفر و این یعنی فلهای شدن اعدام.
نگهداری
محکومان به اعدام در شرایطی اسفبار
شرایط نگهداری زندانیان محکوم به اعدام نیز اسفبار است. یکی از آنها میگوید اینجا خدا آنتن نمیدهد!
اینجا
آخر دنیاست. اینجا آخر بدبختیست.
توی یک کثافتخانهای گیر کردهایم که خدا شاهد
است وقتی نوع نگهداری ما را اینجا ببینید، خجالت میکشید که اسم آدم روی ما
بگذارید. ما به زندگی گوسفند حسادت میکنیم. دیگر خودتان تا آخرش را بخوانید. همه
ما اینجا یک حالت روانی پیدا کردهایم. فکرهامان خراب شده. احکام سنگین، قانون غیرانسانی،
قاضیها ناعادل. دیگر اعصابی برای ما نمانده. سر هر چیزی با هم دعوایمان میشود.
روی اعصاب خودمان کنترل نداریم. سر هر چیزی که فکرش را بکنید. از لواشک گرفته تا
صف دستشویی و حمام و فروشگاه و پتو . . ، با همدیگر دعوا میکنیم. عین جنگلیها
زندگی میکنیم. خودزنی میکنیم. خودکشی میکنیم، همین یک هفته پیش یکی از بچهها
پنج گرم شیشه خورد و خودکشی کرد. یا بچهها متادون جمع میکنند ۴۰ سیسی، ۵۰ سیسی میخورند و میروند
به خواب ابدی. آدم توی خواب بمیرد بهتر از این است که با طناب خفه بشود و شلوارش
را خیس کند و چشمها و زبانش بزند بیرون. دروغ میگویم؟
ماه
گذشته که اجرای احکام اعدام سرعتی بیسابقه پیدا کرد، بسیاری از اعدامیان از ترس
جانشان، در حیاط زندان قزلحصار جمع شدند و با خواندن دعای توسل و نماز دست جمعی
خواهان عفو شدند. این تحصن در حیاط زندان اما نه تنها برایشان چاره ساز نشد، بلکه
فردای آن روز دهها نفر پس از انتقال به قرنطینه، بدون اطلاع به خانوادههایشان و
ملاقات آخر، اعدام شدند و دیگر زندانیان محکوم به اعدام هم از سوی مسئولان تهدید
شدند که اگر دوباره چنین اقداماتی انجام دهند، حکم آنها نیز خارج از نوبت اجرا
خواهد شد.
یکی
از محکومان به اعدام میگوید از تلخترین اتفاقهای زندگیام بود. ۶۰ نفر که در حیاط دست در دست
هم دعای توسل و نماز میخواندند و درخواست بخشش داشتند را به انفرادی بردند. فرصت
خداحافظی و حلالیت گرفتن هم ندادند. در عرض یک هفته همگی اعدام شدند به جز یک نفر
که اصلیت عراقی داشت به نام جاسم. فقط جاسم از آن گروه به کمک سفارت عراق نجات
پیدا کرد و قرار شد با یک زندانی ایرانی در عراق مبادله شود.»
زندان
قزلحصار کرج، یکی از بزرگترین زندانهای خاورمیانه است که نه تنها بیشترین
زندانیان محکوم به اعدام در ایران اکثرن با جرائم مربوط به مواد مخدر- را در خود
جای داده است، که بیشتر احکام اعدام در استان تهران و البرز، بهخصوص اعدامهای
جرائم مربوط به مواد مخدر نیز در این زندان انجام میشود و در واقع، زندانیان
محکوم به اعدام دیگر زندانها هم، هنگامی که موعد اجرای حکمشان فرا میرسد، به
قزلحصار منتقل میشوند.
آمار
اعدامها در سه ماه اول سال جاری
به
گفته سازمان حقوق بشر ایران، در سه ماهه نخست سال جاری، بر اساس آمارهای غیررسمی
۲۴۳
نفر و بر اساس آمارهای رسمی و طبق اعلام مراجع و سایتهای دولتی، ۱۴۴ نفر اعدام شدهاند. این در
حالی است که سال گذشته و در همین بازه زمانی، ۱۳۶ نفر اعدام شده بودند که ۶۲ مورد از آنها رسمن اعلام
شده بود. طبق
گزارش همین سازمان، ۵۳
درصد اعدامیان در سال گذشته شامل افراد متهم به جرائم مربوط به مواد مخدر، ۲۶ درصد به اتهام قتل،
سه درصد به اتهام افساد فیالارض و ۱۸ درصد به اتهامهای نامشخص بوده است. بر
اساس این آمارها، پیداست که دولت حسن روحانی علیرغم شعارهای انتخاباتی
خود و خواست بسیاری از رای دهندگان به او، توجه چندانی به مساله نقض حقوق بشر و به
ویژه مجازات اعدام در کشور نداشته است و وضعیت در این خصوص به مراتب بدتر شده
است. تمرکز دولت تا به حال صرفن روی مسائل بینالمللی و بهخصوص مذاکرات هستهای
بوده است. از زمان شروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی بیش از ۱۹۰۰ نفر در کشور اعدام شدهاند،
اما به نظر میرسد افزایش اعدامها که بیشتر در رابطه با جرائم مربوط به مواد
مخدر است، دلایل دیگری هم دارد. یکی از این دلایل میتواند طرح محدودیت و حذف
مجازات اعدام در رابطه با چنین جرائمی باشد که در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی
است و علیرغم اینکه برخی مقامهای جمهوری اسلامی نظیر محمدجواد لاریجانی، دبیر
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، تلویحاً موافقت خود را با این طرح اعلام کردهاند،
اما بسیاری دیگر از مقامهای عالیرتبه نظام، اعم از وزیر کشور و رییس ستاد
مبارزه با مواد مخدر، با صحبتهای خود در این مدت، مخالفتشان را با این طرح ابراز
داشتهاند.
برخی
کارشناسان معتقدند که افزایش اعدامهای اخیر حاکی از اختلاف نظرهای موجود میان
دستگاهها و ارگانهای مختلف مرتبط با موضوع است و برخی از آنها در تلاشند تا پیش
از تصویب هر گونه قانون جدیدی، افرادی که در گذشته محکوم شدهاند، به مجازات
برسانند. چند
تن از زندانیان محکوم به اعدام زندان قزلحصار هم چنین نظری دارند. یکی از آنها به
رادیو زمانه میگوید قبل از اینکه چنین قانونی بگذارند، تکتک ما را بالا میکشند. یکی
دیگر از زندانیان که حکم اعدامش هنوز قطعی نشده هم میگوید که قاضی پروندهاش گفته
که برای برداشتن حکم اعدام از پرونده موادیها، تحت فشار هستیم اما تا لغو این
قانون همه شما را دار میزنیم. پس دلخوش نباشید.
او
مدعی است که بسیاری از زندانیان، تحت فشار و زیر شکنجه و در حالی که حتh کشفیاتی
هم صورت نگرفته، مجبور به اعتراف میشوند و بعد هم تنها در یک جلسه دادگاه چند
دقیقهای بر اساس همان اقرارها و اعترافها و با توجه به علم قاضی حکم میگیرند.
دعوا
بر سر عدم حذف اعدام در جرائم مربوط به مواد مخدر در حالی در جریان است که به
تازگی و طبق گزارش سحام نیوز، نجمالدین حسینی، رییس بند دو (دارالقران) زندان
رجاییشهر کرج، به اتهام انتقال ۵۰
گرم مواد مخدر از نوع شیشه به داخل زندان، بازداشت شده است. البته موضوع وجود و
فراوانی مواد مخدر در زندان و اینکه چطور افراد را برای مجازات و تنبیه به زندانهایی
منتقل میکنند که انواع جرائم در آنها اتفاق میافتد، بحث جدیدی نیست و شاید هر
کسی که حتی تجربه چند روز زندان در ایران، بهخصوص در بندهای عادی را داشته باشد،
بتواند صحت این ادعا را تایید کند اما باید منتظر ماند و دید که آیا برای یکی از
مسئولان زندان هم که گویا بیش از ۳۰
گرم ماده مخدر صنعتی را حمل یا خرید و فروش کرده است، حکم اعدام صادر میشود؟
اعدامیها
که هستند؟
جدا
از لزوم تغییر قوانین، در رابطه با قربانیان جرائم مربوط به مواد مخدر، سطح فعالیت
و وضعیت معیشت این افراد را نباید فراموش کرد. میتوان گفت بیشتر این قربانیان،
خردهفروشانی هستند که شروع فعالیتشان اغلب دلایلی اعم از تامین مواد برای مصرف
شخصی یا پیدا کردن راه حلی برای تغییر وضعیت نامطلوب اقتصادیشان بوده است.
فراموش
شدن این نکته اغلب باعث میشود افکار عمومی نه تنها در مقابل این اعدامها واکنش
چندانی نشان ندهد که با قاچاقچییا خطرناک خواندن این افراد و طرح عبارتهایی مثل جوانان
ما را بدبخت کردهاند، آنها را مستحق چنین مجازات خشنی بداند. در مقابل، واردکنندگان
و توزیعکنندگان اصلی و عمده مواد مخدر معمولاً گرفتار نمیشوند یا دستکم حکم
اعدام نمیگیرند چرا که همیشه دستهایی برای حمایت از آنها از پشت پرده بیرون میآید.
حدود
سه سال قبل، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد نام سرتیپ غلامرضا باغبانی، “یکی
از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران ایران”، به اتهام مشارکت در قاچاق مواد مخدر
در فهرست قاچاقچیان مواد مخدر آمریکا قرار گرفته است. موارد دیگر اینچنینی نیز
وجود داشته است.
از
سوی دیگر، حکم اعدام برای قاچاقچیان مواد مخدر تا به امروز نه توانسته است تعداد
مصرف کنندگان مواد مخدر را کاهش دهد و نه تعداد افرادی که مواد مخدر را خرید و
فروش میکنند. به همین دلیل اصرار برای ادامه این روند از سوی برخی مقامات بلند
پایه جمهوری اسلامی، سوال برانگیز است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر