من نان حیات ام؛ هرگز گرسنه نگردد آن که سوی من آید؛ تشنه نگردد هرگز آن کس که به من ایمان آورد. یوحنا 6:35
۱۳۹۵/۰۱/۱۲
۱۳۹۵/۰۱/۱۱
۱۳۹۵/۰۱/۱۰
دوستانم
شالوم خداوند بر عزیزترین هایم!
آمین که در پناه نگهداری، نگهبانی و آرامش پدر آسمانی مان هستید.
مدتی بود که می خواستم برایتان شرح حال کوتاهی از برنامه های روزانه ام بدهم و سرانجام این فرصت امروز دست داد. من همه روزهای هفته مگر یکشنبه ها از بامداد تا پسین سرگرم کار هستم و هر روز عصر تا شب نیز کلاسها و خدمت در کلیسا وقت مرا پر می کند.
شکر و جلال بر عیسای مسیح خداوند که زنده ام برای توانایی پیوستن روزانه به کلیسا و خدمتی که روزانه انجام می دهم.
عزیزان! من به این نتیجه رسیده ام که حضورم در کلیسا به صورت عملی کمک بیشتری به هموطنانم می کند. چون در این روزها و ماه های گذشته جمعیت خیلی زیادی به کشورهای اروپایی و در این میان آنها به سوئد مهاجرت کرده اند. البته تعجبی ندارد چون نوید و مژده خداوند این است که چیزی از آینده نیست مگر آن که در کلام نبوت آمده باشد. در کلام چنین می خوانیم که خداوند به ایلام (ایران) خودش می گوید از چهار گوشه جهان مثل چهارباد در هر نقطه جهان پراکنده می شویم به گونه ای که هیچ جایی نباشد که اثری از ایلام در آنجا دیده نشود.
خواستم با این نوشته توضیح بدهم که مثل چند سال گذشته دیگر نمی توانم در فضای مجازی به ویژه در وبلاگ فعال باشم. ولی تلاش می کنم هر هفته برنامه ها و سرودهای پرستشی کلیسای اسمیرنا و گزارشی از فعالیتها را به طور منظم به شما اطلاع بدهم.
برای همه عزیزان از عیسای مسیح فیض و سلامتی خواهانم و آرزو می کنم خداوند هر چه زودتر نورش را بر ایلام خودش بر سرزمین من بتاباند و همه هم میهنانم از خواب بیدار شده و از تاریکی رهایی یابند.
شکر تراست بابای آسمآنی مان برای فیض و راستی ات و برای برکات ات.
ترا شکر می کنم ای مسیح جان برای خون پاکت که برای گناهان ما ریختی.
ترا شکر برای کار عظیم ات و شکر برای پرداختن چنین بهای سنگینی.
در تو آزادم، شادم، آرام ام و سرمستم. می پرستمت و می ستایم ات.
تمام فخرم تویی؛ بی تو هیچ نیستم، با من باش. با ما باش.
آمین آمین
۱۳۹۵/۰۱/۰۹
۱۳۹۵/۰۱/۰۶
۱۳۹۵/۰۱/۰۵
۱۳۹۵/۰۱/۰۴
۱۳۹۵/۰۱/۰۳
۱۳۹۵/۰۱/۰۲
۱۳۹۴/۱۲/۲۸
۱۳۹۴/۱۲/۲۷
دوستانم
شالوم خداوند بر عزیزترین هایم!
آمین که در پناه نگهداری، نگهبانی و آرامش پدر آسمانی مان هستید.
مدتی بود که می خواستم برایتان شرح حال کوتاهی از برنامه های
روزانه ام بدهم و سرانجام این فرصت امروز دست داد. من همه روزهای هفته مگر یکشنبه
ها از بامداد تا پسین سرگرم کار هستم و هر روز عصر تا شب نیز کلاسها و خدمت در کلیسا
وقت مرا پر می کند.
شکر و جلال بر عیسای مسیح خداوند که زنده ام برای توانایی
پیوستن روزانه به کلیسا و خدمتی که روزانه انجام می دهم.
عزیزان! من به این نتیجه رسیده ام که حضورم در کلیسا به صورت
عملی کمک بیشتری به هموطنانم می کند. چون در این روزها و ماه های گذشته جمعیت خیلی
زیادی به کشورهای اروپایی و در این میان آنها به سوئد مهاجرت کرده اند. البته تعجبی
ندارد چون نوید و مژده خداوند این است که چیزی از آینده نیست مگر آن که در کلام نبوت
آمده باشد. در کلام چنین می خوانیم که خداوند به ایلام (ایران) خودش می گوید از چهار
گوشه جهان مثل چهارباد در هر نقطه جهان پراکنده می شویم به گونه ای که هیچ جایی نباشد
که اثری از ایلام در آنجا دیده نشود.
خواستم با این نوشته توضیح بدهم که مثل چند سال گذشته دیگر نمی
توانم در فضای مجازی به ویژه در وبلاگ فعال باشم. ولی تلاش می کنم هر هفته برنامه ها
و سرودهای پرستشی کلیسای اسمیرنا و گزارشی از فعالیتها را به طور منظم به شما
اطلاع بدهم.
برای همه عزیزان از عیسای مسیح فیض و سلامتی خواهانم و آرزو
می کنم خداوند هر چه زودتر نورش را بر ایلام خودش بر سرزمین من بتاباند و همه هم
میهنانم از خواب بیدار شده و از تاریکی رهایی یابند.
شکر تراست بابای آسمآنی مان برای فیض و راستی ات و برای برکات
ات.
ترا شکر می کنم ای مسیح جان برای خون پاکت که برای گناهان ما
ریختی.
ترا شکر برای کار عظیم ات و شکر برای پرداختن چنین بهای سنگینی.
در تو آزادم، شادم، آرام ام و سرمستم. می پرستمت و می ستایم
ات.
تمام فخرم تویی؛ بی تو هیچ نیستم، با من باش. با ما باش.
آمین آمین
۱۳۹۴/۱۲/۲۶
۱۳۹۴/۱۲/۲۵
۱۳۹۴/۱۲/۲۴
۱۳۹۴/۱۲/۲۱
۱۳۹۴/۱۲/۲۰
۱۳۹۴/۱۲/۱۹
۱۳۹۴/۱۲/۱۸
۱۳۹۴/۱۲/۱۷
۱۳۹۴/۱۲/۱۵
۱۳۹۴/۱۲/۱۴
مرگ واعظ طبسی و بحران جانشینی در جمهوری اسلامی!؟
به فاصله کوتاهی پس از انتشار خبر مرگ واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی، گمانهزنیها
درباره جانشین او آغاز شد. چه کسی کلیددار ثروتمندترین بنیاد مذهبی جمهوری اسلامی
خواهد شد؟
یک سال پیش و پس از آنکه
مدتها تیم پزشکی تلاش کرد تا مرگ مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان را به تأخیر
بیاندازد، اعضای مجلس خبرگان هم تن به انتخاب رئیس تازه ندادند و نشست خبرگان زیر
سایه نام رئیس خوابیده بر تخت بیمارستان برگزار شد.
پس از اعلام رسمی خبر درگذشت
مهدوی کنی، رایزنی و گمانهزنیها برای رئیس جدید مجلس خبرگان شدت گرفت. هاشمی رفسنجانی
به دنبال آن بود و شاید حق خود میدانست که به عنوان یکی از موثرترین بازماندگان
نخستین نسل روحانیت به قدرت رسیده در جمهوری اسلامی، در مقام رئیس مجلس خبرگان
قرار بگیرد.
اما آنگونه که هاشمی و
نزدیکان او روایت کردند، رهبر جمهوریاسلامی با ریاست او مخالف بوده و در نهایت
هم محمد یزدی یکی دیگر از روحانیون سالخورده جمهوری اسلامی بر جایگاه ریاست خبرگان
نشست. محمد یزدی اعتبار و
جایگاهی را که مهدوی کنی چه در میان روحانیت سنتی ایران و چه در میان نیروهای
سیاسی همسو داشت، هیچگاه بهدست نیاورد و در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان
رهبری هم از راهیابی به مجلس بازماند تا سرنوشت رئیس بعدی مجلس خبرگان رهبری به
ماههای آینده سپرده شود.
اکنون مرگ واعظ طبسی با ثروت
چندین میلیارد تومانی آینده یکی از بزرگترین بنیادهای مذهبی و اقتصادی جمهوری
اسلامی را در ابهام قرار داده است. چه کسی کلیددار مجموعهای خواهد شد که علاوه
بر بنگاههای اقتصادی بیشمار، در مدیریت حوزههای علمیه نیز از حکومت مرکزی مستقل
است و بدون جلب رضایت آن، پیشبرد برخی از امور سیاسی و اقتصادی در خراسان ناممکن؟
بر اساس گزارشی که صبح جمعه،
۱۴ اسفند خبرگزاری قرآنی
جمهوری اسلامی «ایکنا» منتشر کرد ابراهیم رئیسی دادستان کل جمهوری اسلامی اصلیترین
گزینه برای جانشینی واعظ طبسی است. این خبرگزاری همچنین از محمد محمدیریشهری،
محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران و محمد سعیدی تولیت آستان
حضرت معصومه و امام جمعه قم، بهعنوان دیگر گزینههای احتمالی تولیت امپراتوری
آستان قدس نام برد.
جمهوری
اسلامی و بحران جانشینی
نسل نخست رهبران جمهوری
اسلامی از ۷۰
سالگی عبور کردهاند. گروهی از آنها که نگاهی غیرهمسو با علی خامنهای دارند، از
دایره قدرت اصلی دور شده و در مراکز علمی و فقهی فعالیت میکنند، بهگونهای که در
انتخابات خبرگان رهبری برخی از آنان از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. از سوی دیگر نسل دوم
روحانیتی که به قدرت نزدیک شده است، دارای اعتبار و پایگاهی نیست که نسل نخست
روحانیون صاحب قدرت در میان روحانیت سنتی و بخشی از جامعه از آن برخوردار بودند. آن هاله قدسی که روحانیت
نسل نخست به دور خود تنیده بود در دهههای گذشته ترک برداشته و حتا در درون
نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی، نسل میانسال روحانیت فاقد اقتدار لازم
برای در اختیار گرفتن قدرت است.
پیش از انتخابات خبرگان
رهبری برخی گمانهزنیها و تحلیلهای سیاسی مبتنی بر این نظر بودند که رهبر جمهوری
اسلامی میخواهد پیش از آنکه بمیرد جانشین خود را تعیین کند. سخنان او در جمع
فرماندهان نظامی درباره شرایط بعد از رهبری خودش هم این گمانهزنی را تقویت کرد. از همین دیدگاه بود که به
باور گروهی چون پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، سرنوشت آینده جمهوری اسلامی را
مشخص میکند، اهمیتی بیش از گذشته یافت و دو جریان صاحب قدرت تلاش کردند که اکثریت
را به دست بگیرند. اما آنچه که پس از درگذشت
مهدویکنی در مقام رئیس مجلس خبرگان رهبری، دبیر جامعه روحانیت مبارز و رئیس
دانشگاه امام صادق نشان داد، هیچ یک از جانشینان او در این سه نهاد نتوانستند
اعتبار و جایگاه او را بهدست بیاورند.
میتوان چنین سرنوشتی را برای آستان قدس رضوی نیز متصور بود.
کدام یک از گزینههایی که قرار است جانشین او شوند، میتوانند همچون او امپراتوری
مالی و مذهبی را اداره کنند و از دایره نفوذ خود بهره ببرند؟
این دو جانشین میتواند
تصویری از بحران جانشینی برای رهبر جمهوری اسلامی نیز ایجاد کند. چه کسی میتواند
پس از او بر همه دستگاههای تحت نظر سلطه یابد و سلطهاش از سوی دیگران پذیرفته
شود؟
http://www.radiozamaneh.com/264674
۱۳۹۴/۱۲/۱۳
۱۳۹۴/۱۲/۱۲
تقلب در انتخابات شهرستانها!!؟
چیزی
جور درنمیآید!
لزوم
بررسی سنجشگرانه آرای صادق لاریجانی، احمد خاتمی و علم الهدی
ولایت
فقیه در اصل ولایت بر یتیمان و دیوانگان و کودکان است. واضعان و مبلغان آن مردم را
یتیم و دیوانه و کودک به شمار میآوردند و بر این مبنا میپندارند که نیازمند ولی
هستند. ولایت فقیه امری است که تصورش موجب تکذیبش میشود.
مجلس
خبرگان رهبری برای انتخاب فردی با قدرت مطلقه است و از این نظر مجمعی غیراخلاقی
است. اکنون نتایج نهایی انتخابات این مجلس در سراسر کشور اعلام شده است. اما این
بار مخالفان و رقیبان از فرصت استفاده کرده و مهندسی تمام عیار آیت الله خامنهای
را علیه خودش به کار گرفتند.
صادق
لاریجانی احمد خاتمی علم الهدی
شورای
نگهبان از ۸۰۰
نامزد مجلس خبرگان رهبری فقط ۱۵۹
تن را برای ۸۸
کرسی تأیید صلاحیت کرد. همه را رد صلاحیت کردند تا مجلس سلطانی تضمین شود و امکان
رقابت وجود نداشته باشد. اما معتقدان به مشارکت اعتراضی از همین فرصت استفاده
کردند تا با حذف نمادهای اصلی ولی فقیه و سرکوب و حذف، به علی خامنهای نه بگویند
و نشان دهند که با سلطه و حکومت مطابق میل خودسرانه سلطان مخالفند. اساس رأی اعتراضی معطوف به
مثلث
جیم و در عین حال شامل مثلث خراسان
هاشمی شاهرودی، علم الهدی، سعیدی، احمد خاتمی در کرمان،
صادق لاریجانی در مازندران، علی فلاحیان و علی رازینی هم میشد.
پرسش اصلی این است که
با توجه به مشارکت اعتراضی،
صادق لاریجانی و احمد خاتمی و علم الهدی چگونه رأی آورده اند؟ آیا واقعن آنان رأی
آوردهاند یا اعلام پیروزی آنان برخلاف الگوی رأی دادن بوده و نیازمند تبیین و
توجیه است؟
مدعای ما این است که
در استانهایی که مشابه استان تهران رأی داده اند، الگوی استان تهران باید تکرار
میشد. اگر نشده، نیازمند تبیین و توضیح مسئولان نظام از جمله حسن روحانی و وزارت
کشور است.
مدل
تهران الگوی تحلیلی دیگر استانهای مشابه
شورای
نگهبان هزاران تن از نامزدهای رقیب را رد صلاحیت کرد تا مجلس شورای اسلامی اصول
گرای مطیع رهبری تضمین شود. در بسیاری از شهرها اساسن اصلاح طلبان و اعتدال گرایان
هیچ نامزدی نداشتند. در عین حال تعدادی از نامزدهای دست چندم اصلاح طلبان تأیید
صلاحیت شدند، با این انتظار پیشینی که مردم چون اینها را اصلاً نمیشناسند، به
آنها رأی نخواهند داد. اصلاح طلبان و اعتدالیون
از همین فرصت استفاده کرده و لیستی از همین افراد بسته و از مردم خواستند که بدون
توجه به نامزدهای لیست، به تمامی افراد لیست رأی دهند. آنان از مردم خواستند که به
تمامی افراد هر دو لیست رأی دهند تا حذف اصول گرایان افراطی ممکن شود.
در
تهران لیست ۳۰
نفره اصلاح طلبان و اعتدالیون پیروز شد و ۳۰ نامزد اصول گرایان حذف شدند. مردمی که لیستی
رأی داده بودند، در لیست مجلس خبرگانشان هم مثلث جیم وجود نداشت.
محمد یزدی و مصباح یزدی حذف شدند و احمد جنتی با امدادهای غیبی شانزدهم شد. اینها
توانستند برای اولین بار یک غیر روحانی اگر چه عضو حقوق دان شورای نگهبان را وارد
مجلس خبرگان سازند.
هرگاه
میزان مشارکت بالا بوده، نیروهای مورد حمایت صریح خامنهای شکست خوردهاند. در
انتخابات ۹۰
در تهران ۲
میلیون و ۳۰۰
هزار نفر رأی دادند ولی این بار بیش از چهار میلیون نفر. یعنی با مشارکت ۵۰ درصدی تهرانی ها، مردم با
حذف نمادهای ولی فقیه به خامنهای نه
گفتند.
سرکوبگران
خشمگین شده و صادق لاریجانی در پیام تشکر از حضور مردم در انتخابات نوشته در طول قریب به دو ماه رسانههای
متعلق به دولت آمریکا و انگلیس و خصوصاً رسانههای متعلق به سازمانهای جاسوسی
آنان و نیز ضدانقلابیون فراری از کشور و اصحاب خارجنشین فتنه ۸۸ که از کشورهای غربی ارتزاق
میکنند، تلاش بیوقفه کردند تا برخی مسئولین عالیرتبه نظام را از مجلس خبرگان
رهبری حذف کنند و بهخیال واهی خود به مطامعشان نزدیک شوند و با کمال تأسف، اصلاح
طلبان داخلی و حتی برخی کسانی نظیر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی که علی القاعده
باید در تشخیص مصالح نظام از دیگران پیشی بگیرند، در حرکتی کاملن هماهنگ با رسانههای
آمریکا و انگلیس و اذناب آنان همچون رسانههای وهابیت تکفیری عربستان و داعشیها،
سعی کردند در برخی از استانها خادمان ملت را از راهیابی به مجلس خبرگان مانع شوند.
واقعن اینگونه همنوایی با اجانب برای حذف چهرههای خدوم از حضور در مجلس خبرگان،
جزو مصالح نظام است؟!
این
صدای درد نه مردم به مثلث جیم
و دیگر نمادهای رهبری است. آنها دروغهای فراوانی بافتند و گفتند و فقاهت در
نمونه خامنهای تخصص در دروغ و تقلب و
همچنان گناه عدم رأی مردم به سرکوبگران را به گردن آمریکا/انگلیس/عربستان سعودی و
اذناب داخلی شان میاندازند.
استان
کرمان و مسئله اول شدن احمد خاتمی
در
انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان کرمان تقریبن رویداد تهران تکرار شده است.
استان کرمان دارای ۱۰
نماینده در مجلس شورای اسلامی است. ۲
اصول گرا، ۲
مستقل و ۶
اصلاح طلب به عنوان نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی انتخاب شده اند. احمد خاتمی در لیست خبرگان
اصلاح طلبان و اعتدالیون قرار نداشت. مطابق الگوی تهران، او نباید انتخاب شده
باشد. اما اعلام کردهاند که از یک میلیون و ۳۱۰ هزار و ۲۳۴ رای ماخوذه، احمد خاتمی با
کسب ۷۰۱
هزار و ۹۷۲
رای حدود ۵۴
درصد آرأ اول شده است. این نتیجه قطعن با همبستگی لیستی رأی دادن اصلاح طلبان و
اعتدالیون در سراسر کشور در تعارض قرار دارد. این
اتفاق خارق العاده نیازمند تبیین است. آن هم در مورد شخصی که سمنانی است، نه
کرمانی. خبرگزاری فارس متعلق به سپاه و بسیج در این خصوص چنین نوشته است.
سیداحمد
خاتمی امام جمعه موقت تهران و عضو هیات رئیس مجلس خبرگان فعلی، در حالی که طی هفتههای
اخیر و در آستانه مجلس خبرگان در معرض سنگینترین هجمههای تخریبی رسانهها و شبکههای
ماهوارهای خارجی و نیز برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی داخلی منتسب به جریان
اصلاحات قرار داشت، با رای قاطع بیش از ۷۰۰ هزار نفری مردم استان کرمان، کرسی اول مجلس
خبرگان در این استان را کسب کرد. این در حالی است که علاوه بر تخریب رسانههای
داخلی و خارجی، محافل منتسب به اصلاحات و دولت در استان کرمان نیز با جوسازی در
شهرهای مختلف و به راه انداختن کمپین در شبکههای مجازی استان تلاش داشتند تا وجهه
عمومی سیداحمد خاتمی را تخریب کنند. نکته جالب این که رای قاطع مردم استان کرمان
به احمد خاتمی در حالی است که اکثر منتخبین حوزههای
انتخابیه استان کرمان از چهرههای اصلاح طلب یا اعتدالی هستند با این وجود تشخیص مردم این استان در مجلس خبرگان اعتماد بالا
به امام جمعه موقت تهران بوده است.
خبرگزاری
سپاه هم تعارض را گوشزد کرده است. اما احمد خاتمی که به دروغ مدعی شد که باراک
اوباما گفته به مثلث جیم و او رأی ندهند و به لیست مقابل رأی بدهند، برای توجیه
این پیروزی شگفتی آور، دروغ جدیدی بافته و گفته که نیامدن محمد یزدی و مصباح دو
فقیه وارسته ولایی مایه تأسف است . . . اینجانب مورد هجمه شدیدترین تخریبها در
طول مدت تبلیغات بودم و بنده از سوی آمریکا و انگلیس که بیپروا تخریب میکردند
مورد هجمه قرار گرفتم و از این که مغضوب این استکباریان بودم افتخار میکنم.
انتظار نداشتم برخی افراد جریان اصلاحات کمپانی بداخلاقی شوند، با این بداخلاقیهای
این جریان آنها باید خجالت بکشند که از اخلاق صحبت کنند؛ متدینین از جریان اصلاحات در استان کرمان نزد برخی امامان
جمعه آمدند و گفتند که آمریکا و انگلیس خاتمی را تخریب میکنند و نمیخواهند به
مجلس برود اما ما حامی او هستیم و بنده نیز از آنها تشکر میکنم. متأسفانه جریان غالب اصلاحات بدترین
اقدامات را برای تخریب اینجانب صورت دادند، تهمتی نبود که این جریان علیه بنده
نگفته باشد ولی رأی نزدیک به ۷۰۲
هزار از مجموع یک میلیون و ۳۰۰
هزار رأی جواب دندانشکنی به تخریبکنندگان بود و امید است که عبرت گرفته باشند و
فهمیده باشند دروغ و تهمت عاقبت خوبی ندارد.
اصلاح
طلبان برنده استان کرمان بودند و هیچ یک از آنها به احمد خاتمی رأی ندادهاند.
سپاه و اصول گرایان باید توضیح دهند که او چگونه انتخاب و از آن مهمتر اول شده
است؟ فقیهان که مدعیاند امام جمعه و عضو مجلس خبرگان باید عادل باشد، آیا
دروغگوییهای بزرگ و مکرر آدمی را از عدالت ساقط نمیسازد؟ احمد خاتمی دو روز قبل
از انتخابات به دروغ مدعی شد که بارک اوباما گفته به او و “مثلث جیم” رأی ندهید.
به دروغ میگوید که متدینین اصلاح طلب گفتهاند به او رأی دادهاند. تقلب
انتخاباتی را با دروغگویی توجیه میکنند. آیا دروغی به این بزرگی قابل باور است که
در استانی که اصول گرایان شکست خورده و اطلاح طلبان پیروز شده اند، احمد خاتمی با ۵۴ درصد آرأ اول شود؟
استان
مازندران و مسئله اول شدن صادق لاریجانی
استان
مازندران دارای ۱۳
نماینده در مجلس شورای اسلامی است. گرایش سیاسی انتخاب شدگان به شرح زیر است.
۱ اصول گرا، ۵ اصلاح طلب و ۵ مستقل. از دو نماینده باقی
مانده، دو مستقل در شهر بابل و دو اصول گرا در قائم شهر در دور دوم رقابت خواهند
کرد. صادق لاریجانی در لیست
اصلاح طلبان و اعتدالیون برای خبرگان نبود چرا اصلاح طلبان و اعتدالیون به دنبال
حذف صادق لاریجانی هستند؟ با این همه اعلام کرده اندکه در استان مازندران برای مجلس خبرگان یک میلیون و ۶۱۸ هزار و ۲۶۳ نفر رأی داده و صادق
لاریجانی با ۶۸۲
هزار و ۸۱۷
رأی حدود ۴۲
درصد آرأ بهعنوان نفر نخست انتخاب شده است و او در پیامی تند و تیز نوشت که به حمدالله
مردم آگاه و بصیر و متدین و شهیدپرور استان مازندران با اعتماد به این فرزند خطه
خویش و با رأی اوّل به این خادم مؤتمن، چنان به دهان اجانب و اذناب داخلی آنان
کوفتند که برای سالیان متمادی مایه عبرت آنان خواهد شد.
آرای
او با وضعیت آرای استانی مجلس شورای اسلامی به هیچ وجه همخوانی ندارد. صادق
لاریجانی هم متولد نجف عراق است، نه “فرزند خطه مازندران. چگونه در کل استان فقط
یک اصول گرا به مجلس راه یافته و در عین حال، صادق لاریجانی که نامزد اصول گرایان
افراطی بود، با ۴۲
درصد آرأ در استان اول شده است؟
استان
خراسان رضوی و مسئله مثلث خراسان
خراسان
رضوی دارای ۱۸
نماینده در مجلس شورای اسلامی است. به گزارش
سایت بازتابگرایش سیاسی انتخاب شدگان به
ترتیب زیر است. ۹
اصول گرا، ۷
اصلاح طلب، ۱
مستقل. یک اصول گرا و یک اصلاح طلب در دور دوم در شهر تربت حیدریه رقابت خواهند
کرد (گزارش ایسنا از
گرایش سیاسی انتخاب شدگان به قرار زیر است: ۷ اصول گرا، ۵ اصلاح طلب، ۵ مستقل، یک اصول گرا و یک
مستقل به دور دوم رفته اند.
درباره
انتخابات شهر مشهد که تمامی ۵
سهمیه به اصول گرایان اختصاص یافت، اصلاح طلبان خراسان رضوی اعتراض دارند و گفتهاند
که پای تقلب در میان بوده و برخی منابع از اعزام هیأت وزارت کشور به مشهد سخن گفتهاند. در انتخابات مجلس خبرگان
استان خراسان رضوی دو میلیون و ۷۸۰ هزار و ۶۳۹ نفر رأی دادهاند. سعیدی
امام جمعه قم یک ضلع مثلث خراسان بود که حذف شده است. هاشمی شاهرودی ضلع دیگر مثلث
بود که نه تنها نامزد جامعه مدرسین و روحانیت مبارز بود، بلکه در لیست اصلاح طلبان
و اعتدالیون هم قرار داشت و اول شدن او با یک میلیون و ۴۹۹ هزار و ۱۰۹ رای چندان دور از انتظار
نیست. اما علم الهدی را هم با یک میلیون و ۲۳۵ هزار و ۵۶۵ رای کمتر از ۴۶ درصد آرأ سوم اعلام کردهاند. علم الهدی در لیست اصلاح
طلبان و اعتدالیون قرار نداشت و سوم شدنش با آرای استانی سازگار نیست. اصول گرایان
همان عملی را که در شهر مشهد انجام دادند، در مورد علم الهدی هم انجام داند.
موفقیت
مشارکت اعتراضی
مشارکت
اعتراضی برای نه گفتن به علی خامنهای از طریق رأی نیاوردن نمادهای ولایت فقیه،
سرکوب و حذف به موفقیت دست یافت.محمد یزدی (رئیس مجلس خبرگان رهبری، رئیس جامعه
مدرسین حوزه علمیه قم، عضو شورای نگهبان)، مصباح یزدی (عضو مجلس خبرگان رهبری و
ایدئولوگ افراطیترین نیروهای نظام)، علی فلاحیان، علی رازینی، سعیدی (نماینده
خامنهای و امام جمعه قم)، و . . .در خبرگان رأی نیاوردند و رأی بقیه آنان به شدت
مشکوک است. در مجلس شورای اسلامی نمادهای اصلی خامنهای باختند، اگر چه سپاه در قم
ذالنور را راهی مجلس کرد و در برخی دیگر از شهرها نیز افراطیها بدون رقیب یا با
تقلب به مجلس راه یافتند.
http://www.radiozamaneh.com/264035
۱۳۹۴/۱۲/۱۱
سه هنرمند ایرانی به حبس محکوم شدند!!؟
مهدی رجبیان، یوسف عمادی دو موزیسین و حسین رجبیان، فیلمساز از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران به
سه سال حبس تعزیری، سه سال حبس تعلیقی و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی
محکوم شدند.
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یکشنبه نهم اسفند گزارش داد این سه هنرمند پیشتر
در دادگاه بدوی از سوی شعبه ۲۸
دادگاه انقلاب به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام هرکدام به شش سال حبس
تعزیری و پرداخت جریمه محکوم شده بودند. مهدی رجبیان، حسین رجبیان
و یوسف عمادی در مهرماه ۱۳۹۲
در دفتر کارشان در ساری بازداشت شدند. آنها پس از دو ماه حبس
انفرادی و بازجویی در بند دو-الف سپاه پاسداران در زندان اوین، با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شدند. این سه هنرمند در جریان
برگزاری دادگاه از داشتن وکیل محروم بودند.
سازمان عفو بین الملل هفته گذشته در گزارشی خواهان نقض احکام
قضایی این سه هنرمند شده و اعلام کرده بود که حسین رجبیان، مهدی رجبیان و یوسف
عمادی به دلیل فعالیت هنریشان به حبس محکوم شدهاند و اگر این احکام اجرا شود، عفو
بینالملل آنان را زندانی عقیدتی تلقی میکند.
پیش از این نیز بیش از ۴۰۰ هنرمند ایرانی در نامهای
سرگشاده به علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، از او خواسته بودند
ترتیبی دهد تا نهادهای امنیتی، هنرمندان ایرانی را تحت فشار قرار ندهند.
اشتراک در:
پستها (Atom)